آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است




با توجه به افزایشِ ثانیه به ثانیه‌ى قیمتِ همه چیز، از جمله کاغذ و کتاب، به نظر می‌رسد باید براى کتاب خریدن هامان فکرى اساسى بکنیم. با توجه به این پیش زمینه بنده کتاب‌هایى که تا کنون خوانده‌ام و به نظرِ ناقصِ خودم ارزشمند نبوده‌اند را معرفى مى‌کنم. که نخرید و ضرر نکنید. به امید اینکه هر کس از راه رسید کتاب چاپ نکند. و یا افرادى که یکهو و با یک کتاب خاص معروف مى‌شوند فکر نکنند که هر چیزى چاپ کنند فروخته مى‌شود و گور باباىِ درخت اصلا!


- سعى می
کنم منصفانه برخورد کنم.


دیر کردی ما شام را خوردیم | رسول یونان

دیر کردی ما شام را خوردیم

نام کتاب جذاب است. طرح روی جلدش ویترینپسند است و خب انتشاراتش هم کم نیست. ولی دلیل نمیشود «این کتابو نخر!» در خصوصش صدق نکند. مجموعهای از روایتهای ساده و بیهدف که در انتهای کتاب، باید از خودت بپرسی «خب که چی؟!» و در حالیکه لب و لوچهات از ضدِ حال خوردگیِ مسخرهای آویزان است کتاب را به گوشهای پرتاب میکنی



۱۰ نظر ۰۶ تیر ۹۷ ، ۱۲:۰۲
کامل غلامی


از تو چه پنهان

خیلى خوب بود. از دوستانى که به صورت مجازى باهاش آشنا شدم و از این آشنایى خرسندم. از مجموعه کتاب هاى «شعر معناگرا» هست که افرادى مثل سجاد سامانى، نفیسه سادات موسوى، پوریا شیروانى و ... توى مجموعه حضور دارن و کتابهایى با همین ساختار منتشر کردند. غزل با توجه به قدمتش و با توجه به اینکه سالیان ساله توسطِ شاعران بسیارى تحت آزمون و خطا قرار گرفته، به نسبتِ سایر گونه هاى شعر و سایر قالب ها سخت تره! یعنى براى دیده شدن و حرفى براى گفتن داشتن باید غزل هاى نابى سرود و نوشت و چاپ کرد. به نظر من این مجموعه داشت ارزشش رو. البته در طول خوندنِ غزل هاى این کتاب در برخى موار حساسى بهم میگفت که دارم کتاب فاضل نظریو میخونم! این اتفاق هم خوبه و هم بد ولى بیشتر از همه، ارزشمنده! اگر به غزل علاقه مندید و میخواید حرفاى جدید بشنوین «از تو چه پنهان» پیشنهاد خوبى میتونه باشه.




چند بیت:
١. همین که هم قدمِ دیگرى شدى یعنى
که عاشقى همه جا پا به پاى تنهایى ست

٢. اگر هم درد من باشى به احوالم نمى خندى
که دلقک ها به روىِ سرخ دلقک ها نمى خندند


٣. بیرون زدم ز خانه که حالم عوض شود
از بس شلوغ بود خیابان دلم گرفت

٤. دنیا پر از صداست، تو گاهى سکوت کن
گاهى سکوت گامِ نخست شنیدن است

٥. دلخوش به اینکه فاتح قلبم شدى مباش
اینجا کسى نیامده تا ما نخواستیم


از تو چه پنهان
مجید ترکابادى

انتشارات سوره مهر
٧٠ صفحه
٩ هزار تومان
چاپ اول | ١٣٩٧




۵ نظر ۳۰ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۱۳
کامل غلامی

بیوه کشی



داستان در یکى از روستاهاى حوالى قزوین به نام میلک روایت مىشود. «خوابیده خانم» که دختر یکى از اربابان روستاست خوابهاى آشفتهاى مىبیند که با واقعیت سازگار نیستند. ولى هر چه به عمقِ داستان ورود میکنیم متوجهِ به واقعیت بدل شدن این خوابها مىشویم. یک شب او خوابِ چشمههاى خونى مىبیند که مىجوشند و به جاى آب در آنها خون جاریست. یک روز بوى بدى را احساس مىکند که هیچکسِ دیگر آن را حس نکرده. یک روز خواب مىبیند که اتاقش را تعداد زیادى کبک محاصره کردهاند.
براى این رفتارهاى عجیب دلیل قانع
کنندهاى نمىیابیم. «پیل آقا» و «ننه گل» - مادر و پدر خوابیده خانم - چند سالى مىشود که بچهدار نمىشوند. پس از سالها که مىگذرد و رازونیازهاى فراوانِ ننه گل در مریضخانهى امامزاده روستا طىِ چند شب اقامتش مستجاب مىشود، خداوند به آنان دخترى مىدهد و بهخاطر اقامت طولانى مدت ننه گل در مریض خانه امام زاده نام دخترشان را «خوابیده خانم» مىگذارند.
اژدر (پسرخاله خوابیده خانم) عاشق او مى
شود ولى خوابیده عاشقِ گالشى شده که گله گوسفندهاى پدرش را روزانه به چرا مىبرد. اژدر، بزرگ (گالش) را رقیبِ عشقى خود مىبیند و بارها تلاش مىکند تا او را از میان بردارد. یکبار با حمله به گله و دزدیدن گوسفندان تا اعتماد پیل آقا به او را از بین ببرد. یکبار هم با ناپدید کردن بزرگ در رودخانهى اژدرچشمه و جوشیدنِ خون در رودخانه. بزرگ از بین رفته و این همان خوابىست که خوابیده خانم در کودکى مىدید.
کم کم تمامى خواب
هاى خوابیده خانم به واقعیت بدل مىشود و بسیارى از اعضاى خانواده خود را از دست مىدهد. در انتهاى رمان و پس از اینکه خوابیده، اژدر را با فروکردن چاقو در سینهاش، مىکُشد، به همراه دخترش از روستا مىگریزند تا در جایى زندگى خود را از سر بگیرند که خاطره ها دنبالشان نیایند .



دو نکته در مورد انتشارات:
١. خوشحالم اولین کتاب از این انتشارات خوب بود و دید منفى
م نسبت بهش کمى تخفیف پیدا کرد
٢. کتاباش هنوزم گرونن! دلیلى براى چاپ کتاب با کاغذ تماما سفید وجود نداره و میتونه از کاغذهاى بالک (مثل نشر چشمه) استفاده کنه



بیوهکشى

یوسف علیخانى
نشر آموت
٣٠٢ صفحه
چاپ نهم ١٣٩٦
٢٢.٥ هزار تومان

۳ نظر ۲۴ خرداد ۹۷ ، ۲۳:۰۴
کامل غلامی



SibeHavas



براى منى که تقریبا همه کتابهاى صباغنو رو خوندم، خوندن این کتاب چیز جدیدى بهم اضافه نکرد. در کل موافق با چاپ کتابهاى گزیده غزل نیستم! بهنظرم شاعر باید اونقدر وسواس به خرج بده که کتابهاى غزلش بهطور دقیق و گزیده انتخاب بشن و اصلا نیازى به چاپ یک کتاب دیگه به عنوان گزیده نداشته باشه. اونجایى که گفت «تو همانقدر آرزوىِ منى / که منِ بى نوا امیدِ توام» ذوق کردم. اونجا که گفت «خیالى نیست! دیگر دردهایم را نمىگویم / به روى دردهاى کهنهام تشدید بگذارید» دلم واسش سوخت. یا مثلا اونجا که گفت «در خلقتِ تو چقدر دقت کردند / اى دایرهالمعارف زیبایی!» لبخند نشست روى لبام
غزلهاى خیلى خوبى داشت. شعرهاى زیبایى خوندم. ولى قطعا با ماهیتِ این کتاب و تکرارى بودنش مخالفم. توى این دنیایى که هر کسى نمیره سمتِ شعر خوندن، کتابها گرون شدن و کاغذ به همین راحتى گیر نمیاد بهنظرم میطلبه که کمى سختگیرانه برخورد کنیم با مطالبى که نشر میدیم. و هزینه اضافى بر ناشر و خواننده و جامعه نذاریم
همه اینهارو گفتم ولى مطمئنا چیزى از خوب بودن این کتاب و لذت بردن ازش کم نمیکنه. حتى اگه تکرارى باشه.
اگه کتاباى قبلى صباغ نو رو نخوندین این به تنهایى میتونه منعکس کننده روحیه، ادبیات و ذوق شاعر باشه

سیب هوس
امید صباغ نو
١٨٣ صفحه
نشر نیماژ
١٥ هزار تومان



۱۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۷ ، ۰۰:۲۲
کامل غلامی


دویدن در میدان تاریک مین


این کتاب تنها نمایشنامه مصطفى مستور در حال حاضر است. فضایى که از صحنه ارائه میشود به نوعى یک محیط بستهى خفانآلود را تداعى میکند. جایى مثل پادگان. یا یک آسایشگاهِ روانى که در آن قوانین سختگیرانهاى براى افراد در نظر گرفته شده است. نمایشنامه در ٤ پرده نوشته شده و داراى ٤ شخصیت اصلى است. کوهى (افسر پادگان یا مدیر آسایشگاه) فردى مستبد نشان داده مىشود. با دستور دادن و محدود کردن و ترساندن بقیه مىخواهد محیط را تحت کنترل خود داشته باشد.
این محدودیت تا جایى پیش مىرود که اجازهى عاشق شدن را هم به افراد پادگان/آسایشگاه نمىدهد. تا حدى که براى امیرماهان به جرم عاشقى پروندهى قطورى درست مىکنند.

چهارمین پرده برایم بسیار گنگ و نامفهوم بود. و با توجه به صحبتها و نقدهایى که در وبلاگها و سایتها خواندم براى بسیارى دیگر هم مفهوم درستى دربر نداشت.

با وجودیکه این کتاب را مىشود در عرض کمتر از ٣٠-٤٠ دقیقه مطالعه کرد ولى بهنظرم میتوانید انتخابهاى بهترى داشته باشید.

دویدن در میدان تاریک مین
 مصطفى مستور
٤٨ صفحه
٥ هزار تومان
نشر چشمه



۳ نظر ۱۶ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۴۶
کامل غلامی
پاییز فصل آخر سال است

کتاب از ٢ بخشِ  تابستان و پاییز تشکیل شده و هر بخش هم ٣ تکه را شامل مى شود. هر تکه از زبان یک نفر روایت شده است. این رمان از سه دختر با فرهنگ ها و شرایط مختلف صحبت مى کند. یکى از این دخترها از رشت آمده، یکى از اهواز و یکى هم اهل تهران است. این دختر ها گیر کرده اند لاى دوراهى هاى زندگى شان و بدجور به دنبال مسیرى هستند که شادشان کند، بخندانندشان و باعث شود کمى زندگى بکنند. این سه دختر در دانشگاه با هم دوست مى شوند و پس از پایان درسشان دوستى شان را ادامه مى دهند. لیلا از همسرش که قصد مهاجرت دارد جدا شده. روجا براى ادامه تحصیل در تکاپوى گرفتن ویزاست ولى موفق نمى شود. شبانه نیز زندگى با ارسلان را انتخاب مى کند، چون راه بهترى سراغ ندارد.
کتاب، کتاب سختى نیست. نثر روان و جذابى دارد و این شاید دلیل اقبالش باشد. تنها نکته اى که باید پیش از خواندن رمان بدان توجه داشت همین سه شخصیتى بودن رمان (هر تکه یک شخصیت) است. نکته قابل توجهى که به شخصه برایم جذاب بود نویسندگىِ لیلا در وبلاگ است. کسى که توى دفتر یک روزنامه کار مى کند و از بلاگرانى ست که شاید نوشتن را با وبلاگ آغاز کرده.

منفى ترین مسئله در طول این رمان شخصیت بخشى ضعیف به کاراکترهاى داستان بود. به بیانى دیگر شبیهِ هم بودنِ ادبیات و لحن هر سه شخصیت داستان از نقاط ضعف آن به شمار مى رفت.

در خصوص عکس روى جلدِ کتاب نیز باید گفت که این عکس نمادِ مهاجرت روجاست. دخترى رشتى که در تلاش براى مهاجرت به فرانسه براى ادامه تحصیل بود ولى موفق به این کار نشد.


پاییز فصل آخر سال است 
نسیم مرعشى 
نشر چشمه
چاپ سى ام
١٨٩ صفحه
١٨ هزار تومان


۸ نظر ۱۲ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۵۶
کامل غلامی

مثل داش آکل



کتاب ٥ بخشِ غزل، چارپاره، غزل مثنوى وترانه و نیمایى داشت
غزل هاش به نسبت هم زیاد تر بودن و هم قوى تر بنظرم. ادبیات یاغى تبار چنان اسمش کمى تند و بى پرواگونه ست. نمیترسه از چیزى. و همین نکته توى چندتا از آثارش توى این کتاب باعث سانسور شدن یسرى از بیتاش شده.
خیلى خیلى دوست داشتم شعرهاش رو. و بعد از خوندنش به شخصیت یاغى و سرکشش هم علاقه مند شدم. بنظرم اگر ٤-٥ ساعت وقت دارین و توى جیبتون ٧-٨ تومن پول هست بجاى پیتزا و چیپس و پفک "مثل داش آکل" رو بخونین. پشیمون نمیشین.نمونه بیت:

 

1. شعراشکش همیشه جریان داشت
چشم هایش چقدر شاعره بود
با خودآیى که لهجه اش تازى است
ناامیدانه در مناظره بود
رفت و با رفتنش به ما فهماند
زندگى هر چه بود مسخره بود



2. مى ترسم از تَذَبذَب یارانم
گفتى برادرم شده اى؟ باشد!
اثبات کن برادرىِ خود را
باید مرا به چاه بیندازى

تذبذب: مردد بودن



3. زندگى یک رمان عشقى نیست
زندگى کارگاه نجار است
که در آن ابلهان ناوارد
هر چه در ساختند دیوار است



4. گیسوان تو شعر فلسفى است
چشم هایت دو عارف خوش بین
من، به عنوان یک ابر شاعر،
مطمئنم که شعر یعى این

 

ادامه این شعرو گوش کنین:

 

 

 

على اکبر یاغى تبار
 مثل داش آکل

نشر نیماژ
سال ٩٢ | چاپ دوم
٧٥ صفحه

 

۳ نظر ۱۲ فروردين ۹۷ ، ۲۱:۰۶
کامل غلامی

مزایای منزوی بودن

 

 

مزایاى منزوى بودن
استیون چباسکى
٢٢٢ صفحه
نشر ملیکان
٢٠ هزار تومان

فکر مى کردم بعد از خوندن کتاب به مزایاى منزوى بودن پى میبرم، ولى اینطور نشد. روى جلد کتاب با رنگ قرمز نوشته "نسخه ی مدرن ناطور دشت". و طبق صحبتهایى که توى نقدهاى این کتاب خوندم شخصیت اصلى این کتاب ارتباط خیلى عمیقى با شخصیت اصلى کتاب ناطوردشت سلینجر داره.
داستان درمورد پسر ١٥ ساله ایه به اسم چارلی. که تنهایى هاى دوران کودکى ش باعث شده توی ارتباط برقرار کردن با دیگران دچار مشکل بشه. مشکلات روحی خاصى داره و تناقض توى رفتارش مشهوده. توى یه بخشى صراحتا به این موضوع اشاره مى کنه که هیچوقت از دیگران محبت ندیده و کسى اون رو مورد توجه قرار نداده!
کتاب توى ٥ بخش نوشته شده. بخش آخر فقط "حرف آخر"ه. به سبک نامه نگارى به رشته ى تحریر در اومده. نامه هایى که از ٢٥ آگوست ١٩٩١ تا ٢٣ آگوست ١٩٩٢ رو شامل میشن.
توى این نامه ها یکجورهایى زندگى نامه و خاطرات خودش رو مینویسه. و مخاطبش هم مجهوله. شاید مخاطب نامه هاش خودش بوده باشه!
ابتداى امر کتاب برام جذاب نبود. این سبک نوشتن رو دوست نداشتم و بنظرم خیلى گنگ نشون داده شد و تا زمانى که فیلمش رو ندیدم نتونستم بطور دقیق بفهمم ماجرا از چه قراره. البته شاید ترجمه ش هم تاثیر گذار بوده باشه. نمیدونم.

فیلمش: The Perks of Being a Wallflower





۰۶ فروردين ۹۷ ، ۲۲:۳۲
کامل غلامی

کتاب گفتگو در تهران - سید مهدی موسوی


#گفتگو_در_تهران
#سید_مهدى_موسوى
نشر سایه ها
١٩٥ صفحه
قیمت: ندارد!

موضوع کتاب بطور خلاصه زندگى و مکالمه چند شخصیت توى تهرانه. تعداد شخصیت هاى اصلى این کتاب ١٣ نفره. کتاب از ٩٣ بخش کوتاه تشکیل شده که هر بخشِ این رمان توسط یک شخص بازگو میشه. مهمترین نکته براى شما بعنوان خواننده اینه که بفهمین چه کسى بازگو کننده ى اون بخشه. کارى که چندان راحت هم نیست! مهدى موسوى خیلى کم از اسم شخصیت ها استفاده کرده و با دادن ویژگى هاى خاصى و منحصر به فرد به هر شخصیت اونها رو با ویژگى هاشون از همدیگه متمایز میکنه.
مطمئنا اگه این ویژگى ها رو نشناسین و نفهمین کى داره چه دیالوگى رو میگه گیج میشین و خطِ اصلى داستان رو از دست میدین. پیشنهادم اینه که بعد از خوندن این متن حتما نقدهایى که بر کتاب نوشته شده رو هم بخونین.  بنظرم بهتره روى شخصیت ها یه صحبتى بکنیم.
معرفى شخصیت هاى داستان:
١. عاطفه: عاطفه همسر امیره. در قسمت اول وارد میشه. یه زنِ خانه دار که عاشقِ حسین شده. تیکه کلام خاصش هم "به خدایى" هست بجاى "به خدا" یا "خدایى
در قسمت آخر رمان هم عاطفه وارد میشه و رمان با اون پایان میپذیره.
٢. حسین: در بخش سوم وارد داستان میشه. یکجورهایى شخصیت اصلى توى داستانه (در کل همه ى اون ١٣ نفر میتونن نقش اصلى داشته باشن) حسین شاعر و نویسنده است. عاشق زینب(کتى) هست
ویژگى هاى متمایز کننده ش هم اینه که از مادرش خیلى صحبت میکنه و علاقه ش به مادر نمود داره توى صحبتاش.
٣. زینب (کتى): در بخش پنجم وارد داستان میشه. دوست حسین. دختر مرتضى و معصومه.
ویژگى هاش: تکه کلام هاى "مى زنگم" و "مى بوقند" و امثالهم. علاقه به پدر در متن صحبتهاش مشهوده
٤. مرتضى: در بخش ششم وارد داستان میشه. شاعر و نویسنده. پدر زینب (کتى). همسر سابق معصومه. همسر فعلى نرگس
٥. نرگس: در بخش هفتم وارد داستان میشه. همسر فعلى مرتضى
٦. على: در بخش دهم وارد داستان میشه. پدر محمود. رئیس پایگاه بسیج محل
٧. امیر: در بخش یازدهم وارد داستان میشه. همسر عاطفه. دوست دلارام. دوست حسین.
٨. مجتبى: در بخش ١٥ وارد داستان میشه. نوازنده و آهنگساز. دوست و همکار حسین. عاشق زینب. معشوق نیوشا
ویژگى ها: تمایلات همجنس گرایانه. علاقه به خودکشى
٩. دلارام: در بخش ١٦ وارد داستان میشه. معشوقه امیر. دوست مریم.
ویژگى ها: دختریه با روحیات پسرانه. تکه کلام "فیلان" بجاى "فلان"
١٠. مریم (ستاره) : در بخش ٢٠ وارد داستان میشه. معشوق دلارام. عاشق نیوشا
داراى تمایلات همجنس گرایانه
١١. محمود: در بخش ٢٥ وارد داستان میشه. برادرزاده مدیر انتشارات میعاد. عاشق زینب. پسر على
١٢. شاهرخ: در بخش ٢٦ وارد داستان میشه. نفوذى اطلاعات. دخترباز. عاشق نیوشا
١٣. نیوشا: در بخش ٣٨ وارد داستان میشه. عاشق مجتبی. معشوق مریم. معشوق مقطعى شاهرخ

یک راوى هم داریم که بیشترین نقشش
در انتهاى داستان هست و تکلیف هر شخصیت رو توى یه بخش خاص روشن میکنه.
همونجور که دیدین داستان خیلى پیچ در پیچ و گیج کننده ست و اگه نتونین درست بخش بندى کنین ممکنه متوجه نشین چى به چیه. پیشنهادم اینه که حتما بغل هر بخش بنویسین این بخش متعلق به کیه و گفتگو بین چه کسایى داره رخ میده. اگر نسخه چاپى کتاب رو دارین که هیچ ولى اگر ندارین من نظرم اینه از فایل پرینت بگیرین و سیمى ش کنین و بخونین.
و در ابتداى رمان هم میتونین یه شجره نامه ( دقیقا مثل صدسال تنهایى مارکز) بکشین و ارتباطات رو مشخص کنین.
کتاب تلخ ولى عالیه.



۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۷:۴۴
کامل غلامی

میگن اونایی که تنهان کتاب زیاد میخونن
 امروز سومین کتاب رو هم تو این هفته تموم کردم!

۱ نظر ۱۷ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۱۲
کامل غلامی