آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

۱۵ مطلب با موضوع «معرفی کتاب» ثبت شده است

 

بند محکومین

کیهان خانجانی

نشر چشمه

چاپ ششم | ۱۳۹۷

۲۲۵ صفحه

۲۸ هزار تومان

نمره: ۱۹ (از ۲۰)

بندِ محکومین در زندانِ لاکانِ رشت می­گذرد. با زندانیانی روبه‌رو هستیم که به خاطرِ گذشته‌ی بعضا کثیف و بعضا دردناکِ خود، در یک بند و یک کُریدور گرد هم آمده‌اند. زندانی‌ای که با شیشه‌ی مربا شکم دیگری را پاره کرده و محبوس شده. زندانی‌ای که عاشقِ پرستارِ کُردِ بیمارستانِ پورسینای رشت شده. زندانی‌ای که بعد از تبعید هیچ چیزش عوض نشده جزلهجه‌اش. زندانی‌ای که «خان» است و بزرگ. و دختری که یک شب به این بند اضافه می‌شود و بخش عظیمی از فضای فکری داستان و شخصیت‌ها را با خود همراه می‌کند. دختری که معلوم نیست کیست! شاید دختره یکجور شرط‌بندی بود بین خان و آزمان. شاید پرستارِ کُردِ بیمارستان پورسینا بود. شاید زنِ جنوبیِ لیلاج بود. یا شاید عشق ناکامِ یکی از زندانیان. شاید هم دوربین مخفی بود اصلن. اصلن این‌ها را بیخیال. دختره دختر نبود، پسر بود. شاید!

+ بند محکومین من را یادِ ورق‌پاره‌هایِ زندانِ «علوی» انداخت. همانقدر دوست‌داشتنی. همانقدر عجیب و غریب.

 

 

 

۰۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۴۲
کامل غلامی

خلوت

سید_سعید_صاحب_علم

نشر نیماژ

چاپ اول | ۱۳۹۵

۷ تومان

سعید صاحب علم دوست‌داشتنی‌ست. بدون هوچیگری بزرگ بودن را با غزل‌هایش ثابت کرده. پخته. عمیق و زیبا ‌

سه بیت از کتاب:

۱. برای خنده و بوسه دهان یکی دادند / برای گریه دوتا چشم این عدالت نیست

۲. نرنج از اینکه فلانی بد از تو می‌گوید / قفس‌نشین همه را راه‌راه می‌بیند

۳. گفتند در سفر بشناسم رفیق را / این خود بهانه‌ایست که کمتر سفر کنم

 

 

۰۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۵۰
کامل غلامی

 

«ما ملتِ حرّافی هستیم. حاضریم ساعت‌ها حرف بزنیم ولی یک خط ننویسیم. چون نوشتن مسئولیت دارد.»

 


ترلان
فریبا وفی
۱۹۲ ص
چاپ بیستم | ۱۳۹۶
۱۴.۵ تومان
نمره: ۱۵ (از ۲۰)
نشر مرکز

کتابِ خیلی خیلی خوبی نبود! به نظر کمی غیرواقعی می‌رسید و غلظت شدید زنانگی در روایت‌ها و نوع دیدگاه‌ها برایم قابل پذیرش نبود و ارتباط مناسبی باهاش برقرار نکردم. البته نمی‌دانم «زنانه نوشتن» اصلا چیزی هست که وجود داشته باشد یا اصلا خوب است یا بد. اما در این رمان با تعداد زیادی از شخصیت‌ها مواجهیم که زنند و علایق زنانه دارند و مشکلاتشان جوری‌ست که شاید نیمی از مردم (مردان) متوجهش نباشند. و همچنین کمرنگ بودنِ نقش مردان در این رمان به نظرم یکی دیگر از دلایلِ یکسویه شدن رمان بود. به نظرم «ترلان» از آن‌ورِ بام افتاده بود! از طرف دیگر چندجا اصلا با واقعیت جور در نمی‌آمد. ترلان دختری بود که علاقه داشت پاسبان بشود! کاری که خب دخترانه نیست (کارِ دخترانه یا پسرانه داریم؟!) پیش از این و در دورانِ مدرسه هم او به همراه رعنا اعلامیه‌های سازمان را پخش می‌کردند و فعالیت سیاسی داشتند. برای اینکه بتوانند در آزمون قبول و پاسبان شوند می‌بایست مدتی را در یک مکان شبیه کمپ یا اردوگاه سپری می‌کردند. توصیفاتِ فریبا وفی از این کمپ چنان عجیب و غریب و درپاره‌ای موارد غیرواقعی‌ست که انگار دختران به زندان افتاده‌اند! مثلا بی‌اعتنایی به بیدار باش و همچنین انجام ندادن نظافت راهرو هرگز مستحق بازداشت نیست! یعنی من جایی ندیده‌ام که باشد ولی فریبا وفی، فیروزه و مینا را انداخت توی بازداشتگاه! یا جایِ دیگری که رعنا سوال‌های بودار پرسیده بود او را به دفتر خواسته بودند. یادِ دوران ساواک می‌افتم. چیزی که به نظر می‌رسد ربطی به تربیت پاسبان نداشته باشد. یکجورهایی انگار تصویری از دوران خدمت سربازی در یکی ازپادگا‌ن‌های مرزی را نشان می‌داد. درحالیکه که آن دختران، نه سرباز بودند و نه تهران شهری مرزی محسوب می‌شد!



 

۲۸ فروردين ۹۸ ، ۱۸:۳۳
کامل غلامی

 

 

بت بزرگ
فاطمه اختصاری
نشر سایه‌ها
زمستان ۹۶
۲۲۹ صفحه
نمره: ۱۸ (از ۲۰)

جایی که بگه «تو بچه‌ای و نمی‌فهمی از بزرگیِ درد / عجیب نیست اگر اینقَدَر دلت تنگ است» میشه به این نتیجه رسید که همو خیلی خوب می‌فهمیم. و چه چیزی بهتر از اینکه نویسنده / شاعر مخاطب رو بفهمه. و همچنین مخاطب بتونه نویسنده / شاعر رودرک کنه.

فاطمه اختصاری یکی از شاعرانی بود که کلیشه‌های عموما جنسیتیِ هم‌جنسانش رو بدون پروا در شعرهاش و کتاب‌هاش و ادبیاتش به کار برد. در «هیچ چیزی عوض نخواهد شد / ما زنانِ به‌پانخاسته‌ایم!» نامیدیِ آمیخته با شکایت از انفعال رو شاید بشه درک کرد.
‌‌
این کتاب ۱۱۳ شعر (غزل، چارپاره، ترانه، آزاد و سیپد) رو شامل میشه و مجوز وزارت ارشاد نداره!

و عشق رو باید گرامی داشت:
«به خاطرهِ تمامِ کسانی که سال‌هاست‌
به عشقت عاشقِ ادبیّات می‌شوند!»‌

۱ نظر ۰۹ فروردين ۹۸ ، ۱۵:۴۲
کامل غلامی

«چرا ادبیات؟» کتاب کم‌حجمی‌عه که حرف‌های بزرگی برای زدن داره. نگاهی جامعه‌شناسانه به ادبیات. که البته باید متذکر شد برای هرکسی کتاب جذاب و مناسبی محسوب نمیشه. اگر دغدغه‌ی خوندن و نوشتن و ادبیات دارید شاید براتون مناسب باشه. یجورایی باید روش برچسبِ «برای عاشقانِ ادبیات» زد! همونجور که خودِ یوسا میگه: «هیچ‌وقت باور نکردم که چیزی مهم‌تر از ادبیات وجود دارد.»
کتاب شامل یه مقاله، دو سخنرانی و یه گفتگوعه. عناوین فصل‌های کتاب این‌هاست: «چرا ادبیات؟»، «فرهنگ آزادی»، «آمریکای لاتین: افسانه یا واقعیت» و «سرخوشی و کمال»


چرا ادبیات
ماریو بارگاس یوسا
ترجمه عبدالله کوثری
۹۳ صفحه
چاپ ششم | بهار ۹۷
۱۳ هزار تومان

از متن کتاب:
بورخس همیشه از این پرسش که «فایده‌ی ادبیات چیست؟» برآشفته می‌شد. او این پرسش را ابلهانه می‌شمرد و در پاسخ آن می‌گفت "هیچ کس نمی‌پرسد فایده‌ی آوازِ قناری و غروبِ زیبا چیست." اگر این چیزهای زیبا وجود دارند و اگر به یُمنِ وجود آنها، زندگی در یک لحظه کمتر زشت و کمتر اندوه‌زا می‌شود، آیا جستجوی توجیه عملی برای آنها کوته‌فکری نیست؟
 

 

۰۶ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۳۶
کامل غلامی

 

داستان، در خصوص زنی است به نام «لیلی» و در پشت‌بام یکی از ساختمان‌های شهر آغاز می‌شود. جایی که به شکلی تصادفی با یک جراح مغز و اعصاب آشنا می‌شود و پس از نقل مکان به بوستون و راه‌اندازی یک مغازه‌ی گل فروشی متوجه می‌شود برادرِ یکی از همراهان وی در گل‌فروشی، همان جراح بوده. که پس از آن در پیِ ازدواج با او بر می‌آید و بارها پشیمان می‌شود و دوباره از پشیمانی‌اش دست می‌کشد. ما تمامش می‌کنیم، از زنان و مردانی می‌گوید که به خاطر گذشتۀ‌شان، از داشتن یک زندگی عادی محرومند و به نوعی قربانی گذشتۀ خود می‌شوند. در این کتاب عشق را آمیخته با امید، آمیخته با خشم، آمیخته با جدایی و آمیخته با احساس‌های تلخ و بعضا شیرینی می‌یابیم که پیش‌تر چندان، اینقدر ملموس نبوده. پدرِ «لیلی» اخلاق بسیار بدی داشته و در خانه‌شان به شکلی مداوم دعوا بوده و مادرش با وجود کتک‌خوری‌های بسیار زیاد، هیچوقت به خود اجازه‌ی اعتراض یا گرفتنِ طلاق نداده. لیلی همیشه از این موضوع شاکی و از پدرش متنفر بوده. چند سال که می‌گذرد متوجه می‌شود رایل (همان جراح مغزواعصاب) چنین اخلاقی دارد. حسی مرکب بین عشق و تنفر نسبت به او پیدا می‌کند که تا به دنیا آمدن فرزندش ادامه پیدا می‌کند ولی .. لیلی کم‌کم حس می‌کند دارد شبیه مادرش می‌شود.

 


‌ما تمامش می‌کنیم
کالین هوور
ترجمه آرتمیس مسعودی
نمره: ۱۷ (از ۲۰)
۳۸۰ ص
چاپ دهم | ۱۳۹۷
۲۷ هزار تومان
نشر آموت ‌

این کتاب یکی از پرفروش‌های نیویورک‌تایمز بوده و ترجمه‌ی روان و داستان جذابش باعث می‌شود از خواندنش لذت ببرید.

 

۰۲ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۲۰
کامل غلامی


ماجرا درباره قتل‌های زنجیره‌ای توسط مردی‌عه که تابوت‌هایی در ابعاد کوچک می‌سازه و اونارو به کسایی که می‌خواد به قتل برسونه می‌ده. یجورایی یه هدیه که دریافت‌کننده‌هاش چند روز بعد از گرفتنِ این هدیه کشته می‌شن! داستان‌های این کتاب واقعیه و یجورایی چیزی بین رمان - مستند محسوب میشه. نویسنده با نام ت.ک یکی از شخصیت‌های اصلیِ داستانه که به همراهِ یکی از رفقاش که کارآگاهه به دنبال کشف قاتلن. کتاب کم‌حجمی‌عه و در ابتدا جذاب به نظر می‌رسه ولی به نظرم اصلا خوب تموم نمیشه!


تابوت‌های دست‌ساز
ترومن کاپوتی
ترجمه بهرنگ رجبی
نشر چشمه
نمره: ۱۶ (از ۲۰)
تعداد صفحات: ۱۰۱
چاپ سوم | زمستان ۹۶ | ۹۰۰۰ تومان


بخشی از کتاب:

«پرسیدین چرا من صدای تلویزیون رو بسته‌م. تنها وقتی که صدا رو باز می‌ذارم برا شنیدن گزارش هواشناسیه. غیرِ این، فقط تماشا می‌کنم و تو ذهنم تصور می‌کنم چی دارن می‌گن. اگه واقعاً گوش کنم درجا خوابم می‌گیره. ولی اینکه تصور کنم بیدار نگهم می‌داره.»



۳ نظر ۲۹ اسفند ۹۷ ، ۱۲:۱۹
کامل غلامی


از تو چه پنهان

خیلى خوب بود. از دوستانى که به صورت مجازى باهاش آشنا شدم و از این آشنایى خرسندم. از مجموعه کتاب هاى «شعر معناگرا» هست که افرادى مثل سجاد سامانى، نفیسه سادات موسوى، پوریا شیروانى و ... توى مجموعه حضور دارن و کتابهایى با همین ساختار منتشر کردند. غزل با توجه به قدمتش و با توجه به اینکه سالیان ساله توسطِ شاعران بسیارى تحت آزمون و خطا قرار گرفته، به نسبتِ سایر گونه هاى شعر و سایر قالب ها سخت تره! یعنى براى دیده شدن و حرفى براى گفتن داشتن باید غزل هاى نابى سرود و نوشت و چاپ کرد. به نظر من این مجموعه داشت ارزشش رو. البته در طول خوندنِ غزل هاى این کتاب در برخى موار حساسى بهم میگفت که دارم کتاب فاضل نظریو میخونم! این اتفاق هم خوبه و هم بد ولى بیشتر از همه، ارزشمنده! اگر به غزل علاقه مندید و میخواید حرفاى جدید بشنوین «از تو چه پنهان» پیشنهاد خوبى میتونه باشه.




چند بیت:
١. همین که هم قدمِ دیگرى شدى یعنى
که عاشقى همه جا پا به پاى تنهایى ست

٢. اگر هم درد من باشى به احوالم نمى خندى
که دلقک ها به روىِ سرخ دلقک ها نمى خندند


٣. بیرون زدم ز خانه که حالم عوض شود
از بس شلوغ بود خیابان دلم گرفت

٤. دنیا پر از صداست، تو گاهى سکوت کن
گاهى سکوت گامِ نخست شنیدن است

٥. دلخوش به اینکه فاتح قلبم شدى مباش
اینجا کسى نیامده تا ما نخواستیم


از تو چه پنهان
مجید ترکابادى

انتشارات سوره مهر
٧٠ صفحه
٩ هزار تومان
چاپ اول | ١٣٩٧




۵ نظر ۳۰ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۱۳
کامل غلامی

بیوه کشی



داستان در یکى از روستاهاى حوالى قزوین به نام میلک روایت مىشود. «خوابیده خانم» که دختر یکى از اربابان روستاست خوابهاى آشفتهاى مىبیند که با واقعیت سازگار نیستند. ولى هر چه به عمقِ داستان ورود میکنیم متوجهِ به واقعیت بدل شدن این خوابها مىشویم. یک شب او خوابِ چشمههاى خونى مىبیند که مىجوشند و به جاى آب در آنها خون جاریست. یک روز بوى بدى را احساس مىکند که هیچکسِ دیگر آن را حس نکرده. یک روز خواب مىبیند که اتاقش را تعداد زیادى کبک محاصره کردهاند.
براى این رفتارهاى عجیب دلیل قانع
کنندهاى نمىیابیم. «پیل آقا» و «ننه گل» - مادر و پدر خوابیده خانم - چند سالى مىشود که بچهدار نمىشوند. پس از سالها که مىگذرد و رازونیازهاى فراوانِ ننه گل در مریضخانهى امامزاده روستا طىِ چند شب اقامتش مستجاب مىشود، خداوند به آنان دخترى مىدهد و بهخاطر اقامت طولانى مدت ننه گل در مریض خانه امام زاده نام دخترشان را «خوابیده خانم» مىگذارند.
اژدر (پسرخاله خوابیده خانم) عاشق او مى
شود ولى خوابیده عاشقِ گالشى شده که گله گوسفندهاى پدرش را روزانه به چرا مىبرد. اژدر، بزرگ (گالش) را رقیبِ عشقى خود مىبیند و بارها تلاش مىکند تا او را از میان بردارد. یکبار با حمله به گله و دزدیدن گوسفندان تا اعتماد پیل آقا به او را از بین ببرد. یکبار هم با ناپدید کردن بزرگ در رودخانهى اژدرچشمه و جوشیدنِ خون در رودخانه. بزرگ از بین رفته و این همان خوابىست که خوابیده خانم در کودکى مىدید.
کم کم تمامى خواب
هاى خوابیده خانم به واقعیت بدل مىشود و بسیارى از اعضاى خانواده خود را از دست مىدهد. در انتهاى رمان و پس از اینکه خوابیده، اژدر را با فروکردن چاقو در سینهاش، مىکُشد، به همراه دخترش از روستا مىگریزند تا در جایى زندگى خود را از سر بگیرند که خاطره ها دنبالشان نیایند .



دو نکته در مورد انتشارات:
١. خوشحالم اولین کتاب از این انتشارات خوب بود و دید منفى
م نسبت بهش کمى تخفیف پیدا کرد
٢. کتاباش هنوزم گرونن! دلیلى براى چاپ کتاب با کاغذ تماما سفید وجود نداره و میتونه از کاغذهاى بالک (مثل نشر چشمه) استفاده کنه



بیوهکشى

یوسف علیخانى
نشر آموت
٣٠٢ صفحه
چاپ نهم ١٣٩٦
٢٢.٥ هزار تومان

۳ نظر ۲۴ خرداد ۹۷ ، ۲۳:۰۴
کامل غلامی



SibeHavas



براى منى که تقریبا همه کتابهاى صباغنو رو خوندم، خوندن این کتاب چیز جدیدى بهم اضافه نکرد. در کل موافق با چاپ کتابهاى گزیده غزل نیستم! بهنظرم شاعر باید اونقدر وسواس به خرج بده که کتابهاى غزلش بهطور دقیق و گزیده انتخاب بشن و اصلا نیازى به چاپ یک کتاب دیگه به عنوان گزیده نداشته باشه. اونجایى که گفت «تو همانقدر آرزوىِ منى / که منِ بى نوا امیدِ توام» ذوق کردم. اونجا که گفت «خیالى نیست! دیگر دردهایم را نمىگویم / به روى دردهاى کهنهام تشدید بگذارید» دلم واسش سوخت. یا مثلا اونجا که گفت «در خلقتِ تو چقدر دقت کردند / اى دایرهالمعارف زیبایی!» لبخند نشست روى لبام
غزلهاى خیلى خوبى داشت. شعرهاى زیبایى خوندم. ولى قطعا با ماهیتِ این کتاب و تکرارى بودنش مخالفم. توى این دنیایى که هر کسى نمیره سمتِ شعر خوندن، کتابها گرون شدن و کاغذ به همین راحتى گیر نمیاد بهنظرم میطلبه که کمى سختگیرانه برخورد کنیم با مطالبى که نشر میدیم. و هزینه اضافى بر ناشر و خواننده و جامعه نذاریم
همه اینهارو گفتم ولى مطمئنا چیزى از خوب بودن این کتاب و لذت بردن ازش کم نمیکنه. حتى اگه تکرارى باشه.
اگه کتاباى قبلى صباغ نو رو نخوندین این به تنهایى میتونه منعکس کننده روحیه، ادبیات و ذوق شاعر باشه

سیب هوس
امید صباغ نو
١٨٣ صفحه
نشر نیماژ
١٥ هزار تومان



۱۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۷ ، ۰۰:۲۲
کامل غلامی