آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شب یلدا» ثبت شده است


یلدام داره کوتاه تر میشه
از وقتی کوتا(ه)  کردی موهاتو
دنیام بعد از رفتنت یخ کرد
وقتی ازم رد کردی دنیاتو

اینجا زمستونه همه فصلاش
چند ماهیه یخ کرده این خونه
گفتی که هستم تا تهِ دنیا
انگار ته دنیات زمستونه

یلدای غمگینی شده امسال
ای دخترِ سردِ زمستونی
رفتی تو از خونه، من از قلبت
چی شد که بی من زنده میمونی؟ 

این فصل سردی که تویِ راهه
همراش غمای تلخ پاییزه
این مردی که دنیاشو سوزوندی
یک ریز داره اشک میریزه

"پاییزِ سالِ بعد یا امسال
فرقی نداره بی صدایِ تو
شبهای این خونه پُر از یلداس
وقتی که خالی باشه جایِ تو"*

#کامل_غلامی
*ناشناس



این شعر قسمتی از رادیویلدا بود

یلداتون مبارک:)

۱۰ نظر ۳۰ آذر ۹۴ ، ۲۲:۵۰
کامل غلامی

یلدا! امسالت با سال های قبل فرق زیاد دارد. یکسری جشن و مهمانی را مکروه میدانند و چپ چپ نگاه میکنند، یکسری دیگر هم اصلا توجهی به این بحث ها ندارند و سفارش آبجوهایشان را تنظیم کرده اند. و تو متوجه نیستی که واسطه ی نزاعی شده ای که آخرش معلوم نیست به کجا خواهد رسید. یلدا! من از کودکی با تو خاطره های زیادی داشتم : آن شبی که برای اولین بار تا ساعت 12 بیدار مانده بودیم و با سروصدای همسایه ها به داخل کوچه آمدیم و دیدیم قهرمان(یکی از گردن کلفت های محل) را چند تا از آدم های شبیه خودش با چاقو زده اند.  آن هندوانه بزرگ و خوش برورویی که داخلش حتی صورتی هم نبود و مزه ی تلخش با قند و نبات هم شیرین نمیشد. آن پسته های خندان ارزان ... آن سالی که آمده بودیم خانه ی آقاجون(پدربزرگ مادری) ، زیر کرسی نشسته بودیم و عزیز برایمان تخم کدوی سرخ شده آورده بود. یلدا! ولی ما یک سال تو را نداشتیم. یادت هست?! همان سالی که ما اصلا متوجه نشدیم کی آمدی و رفتی! و وقتی فهمیدیم که سر سفره ی شب یلدای سال بعد نشسته بودیم - این هم از زیرکی های مادر بود! - یلدا! تو هم همزمان با ما فرق کرده ای ... عوض شده ای ... دیگر نه پسته هایت آنقدر خندان اند و نه آنقدر ارزان... دیگر انار ها به اندازه ی کف دست پدرم نیستند، که اگر هم باشند در سفره ی ما جایی ندارند. در دست وانتی های هندوانه فروش چاقویی نمی بینیم، چون هندوانه ها دیگر به شرط چاقو فروخته نمی شوند!


۳۰ آذر ۹۳ ، ۰۹:۴۹
کامل غلامی