آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

۱۵ مطلب با موضوع «معرفی کتاب» ثبت شده است


دویدن در میدان تاریک مین


این کتاب تنها نمایشنامه مصطفى مستور در حال حاضر است. فضایى که از صحنه ارائه میشود به نوعى یک محیط بستهى خفانآلود را تداعى میکند. جایى مثل پادگان. یا یک آسایشگاهِ روانى که در آن قوانین سختگیرانهاى براى افراد در نظر گرفته شده است. نمایشنامه در ٤ پرده نوشته شده و داراى ٤ شخصیت اصلى است. کوهى (افسر پادگان یا مدیر آسایشگاه) فردى مستبد نشان داده مىشود. با دستور دادن و محدود کردن و ترساندن بقیه مىخواهد محیط را تحت کنترل خود داشته باشد.
این محدودیت تا جایى پیش مىرود که اجازهى عاشق شدن را هم به افراد پادگان/آسایشگاه نمىدهد. تا حدى که براى امیرماهان به جرم عاشقى پروندهى قطورى درست مىکنند.

چهارمین پرده برایم بسیار گنگ و نامفهوم بود. و با توجه به صحبتها و نقدهایى که در وبلاگها و سایتها خواندم براى بسیارى دیگر هم مفهوم درستى دربر نداشت.

با وجودیکه این کتاب را مىشود در عرض کمتر از ٣٠-٤٠ دقیقه مطالعه کرد ولى بهنظرم میتوانید انتخابهاى بهترى داشته باشید.

دویدن در میدان تاریک مین
 مصطفى مستور
٤٨ صفحه
٥ هزار تومان
نشر چشمه



۳ نظر ۱۶ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۴۶
کامل غلامی
پاییز فصل آخر سال است

کتاب از ٢ بخشِ  تابستان و پاییز تشکیل شده و هر بخش هم ٣ تکه را شامل مى شود. هر تکه از زبان یک نفر روایت شده است. این رمان از سه دختر با فرهنگ ها و شرایط مختلف صحبت مى کند. یکى از این دخترها از رشت آمده، یکى از اهواز و یکى هم اهل تهران است. این دختر ها گیر کرده اند لاى دوراهى هاى زندگى شان و بدجور به دنبال مسیرى هستند که شادشان کند، بخندانندشان و باعث شود کمى زندگى بکنند. این سه دختر در دانشگاه با هم دوست مى شوند و پس از پایان درسشان دوستى شان را ادامه مى دهند. لیلا از همسرش که قصد مهاجرت دارد جدا شده. روجا براى ادامه تحصیل در تکاپوى گرفتن ویزاست ولى موفق نمى شود. شبانه نیز زندگى با ارسلان را انتخاب مى کند، چون راه بهترى سراغ ندارد.
کتاب، کتاب سختى نیست. نثر روان و جذابى دارد و این شاید دلیل اقبالش باشد. تنها نکته اى که باید پیش از خواندن رمان بدان توجه داشت همین سه شخصیتى بودن رمان (هر تکه یک شخصیت) است. نکته قابل توجهى که به شخصه برایم جذاب بود نویسندگىِ لیلا در وبلاگ است. کسى که توى دفتر یک روزنامه کار مى کند و از بلاگرانى ست که شاید نوشتن را با وبلاگ آغاز کرده.

منفى ترین مسئله در طول این رمان شخصیت بخشى ضعیف به کاراکترهاى داستان بود. به بیانى دیگر شبیهِ هم بودنِ ادبیات و لحن هر سه شخصیت داستان از نقاط ضعف آن به شمار مى رفت.

در خصوص عکس روى جلدِ کتاب نیز باید گفت که این عکس نمادِ مهاجرت روجاست. دخترى رشتى که در تلاش براى مهاجرت به فرانسه براى ادامه تحصیل بود ولى موفق به این کار نشد.


پاییز فصل آخر سال است 
نسیم مرعشى 
نشر چشمه
چاپ سى ام
١٨٩ صفحه
١٨ هزار تومان


۸ نظر ۱۲ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۵۶
کامل غلامی

مثل داش آکل



کتاب ٥ بخشِ غزل، چارپاره، غزل مثنوى وترانه و نیمایى داشت
غزل هاش به نسبت هم زیاد تر بودن و هم قوى تر بنظرم. ادبیات یاغى تبار چنان اسمش کمى تند و بى پرواگونه ست. نمیترسه از چیزى. و همین نکته توى چندتا از آثارش توى این کتاب باعث سانسور شدن یسرى از بیتاش شده.
خیلى خیلى دوست داشتم شعرهاش رو. و بعد از خوندنش به شخصیت یاغى و سرکشش هم علاقه مند شدم. بنظرم اگر ٤-٥ ساعت وقت دارین و توى جیبتون ٧-٨ تومن پول هست بجاى پیتزا و چیپس و پفک "مثل داش آکل" رو بخونین. پشیمون نمیشین.نمونه بیت:

 

1. شعراشکش همیشه جریان داشت
چشم هایش چقدر شاعره بود
با خودآیى که لهجه اش تازى است
ناامیدانه در مناظره بود
رفت و با رفتنش به ما فهماند
زندگى هر چه بود مسخره بود



2. مى ترسم از تَذَبذَب یارانم
گفتى برادرم شده اى؟ باشد!
اثبات کن برادرىِ خود را
باید مرا به چاه بیندازى

تذبذب: مردد بودن



3. زندگى یک رمان عشقى نیست
زندگى کارگاه نجار است
که در آن ابلهان ناوارد
هر چه در ساختند دیوار است



4. گیسوان تو شعر فلسفى است
چشم هایت دو عارف خوش بین
من، به عنوان یک ابر شاعر،
مطمئنم که شعر یعى این

 

ادامه این شعرو گوش کنین:

 

 

 

على اکبر یاغى تبار
 مثل داش آکل

نشر نیماژ
سال ٩٢ | چاپ دوم
٧٥ صفحه

 

۳ نظر ۱۲ فروردين ۹۷ ، ۲۱:۰۶
کامل غلامی

مزایای منزوی بودن

 

 

مزایاى منزوى بودن
استیون چباسکى
٢٢٢ صفحه
نشر ملیکان
٢٠ هزار تومان

فکر مى کردم بعد از خوندن کتاب به مزایاى منزوى بودن پى میبرم، ولى اینطور نشد. روى جلد کتاب با رنگ قرمز نوشته "نسخه ی مدرن ناطور دشت". و طبق صحبتهایى که توى نقدهاى این کتاب خوندم شخصیت اصلى این کتاب ارتباط خیلى عمیقى با شخصیت اصلى کتاب ناطوردشت سلینجر داره.
داستان درمورد پسر ١٥ ساله ایه به اسم چارلی. که تنهایى هاى دوران کودکى ش باعث شده توی ارتباط برقرار کردن با دیگران دچار مشکل بشه. مشکلات روحی خاصى داره و تناقض توى رفتارش مشهوده. توى یه بخشى صراحتا به این موضوع اشاره مى کنه که هیچوقت از دیگران محبت ندیده و کسى اون رو مورد توجه قرار نداده!
کتاب توى ٥ بخش نوشته شده. بخش آخر فقط "حرف آخر"ه. به سبک نامه نگارى به رشته ى تحریر در اومده. نامه هایى که از ٢٥ آگوست ١٩٩١ تا ٢٣ آگوست ١٩٩٢ رو شامل میشن.
توى این نامه ها یکجورهایى زندگى نامه و خاطرات خودش رو مینویسه. و مخاطبش هم مجهوله. شاید مخاطب نامه هاش خودش بوده باشه!
ابتداى امر کتاب برام جذاب نبود. این سبک نوشتن رو دوست نداشتم و بنظرم خیلى گنگ نشون داده شد و تا زمانى که فیلمش رو ندیدم نتونستم بطور دقیق بفهمم ماجرا از چه قراره. البته شاید ترجمه ش هم تاثیر گذار بوده باشه. نمیدونم.

فیلمش: The Perks of Being a Wallflower





۰۶ فروردين ۹۷ ، ۲۲:۳۲
کامل غلامی

کتاب گفتگو در تهران - سید مهدی موسوی


#گفتگو_در_تهران
#سید_مهدى_موسوى
نشر سایه ها
١٩٥ صفحه
قیمت: ندارد!

موضوع کتاب بطور خلاصه زندگى و مکالمه چند شخصیت توى تهرانه. تعداد شخصیت هاى اصلى این کتاب ١٣ نفره. کتاب از ٩٣ بخش کوتاه تشکیل شده که هر بخشِ این رمان توسط یک شخص بازگو میشه. مهمترین نکته براى شما بعنوان خواننده اینه که بفهمین چه کسى بازگو کننده ى اون بخشه. کارى که چندان راحت هم نیست! مهدى موسوى خیلى کم از اسم شخصیت ها استفاده کرده و با دادن ویژگى هاى خاصى و منحصر به فرد به هر شخصیت اونها رو با ویژگى هاشون از همدیگه متمایز میکنه.
مطمئنا اگه این ویژگى ها رو نشناسین و نفهمین کى داره چه دیالوگى رو میگه گیج میشین و خطِ اصلى داستان رو از دست میدین. پیشنهادم اینه که بعد از خوندن این متن حتما نقدهایى که بر کتاب نوشته شده رو هم بخونین.  بنظرم بهتره روى شخصیت ها یه صحبتى بکنیم.
معرفى شخصیت هاى داستان:
١. عاطفه: عاطفه همسر امیره. در قسمت اول وارد میشه. یه زنِ خانه دار که عاشقِ حسین شده. تیکه کلام خاصش هم "به خدایى" هست بجاى "به خدا" یا "خدایى
در قسمت آخر رمان هم عاطفه وارد میشه و رمان با اون پایان میپذیره.
٢. حسین: در بخش سوم وارد داستان میشه. یکجورهایى شخصیت اصلى توى داستانه (در کل همه ى اون ١٣ نفر میتونن نقش اصلى داشته باشن) حسین شاعر و نویسنده است. عاشق زینب(کتى) هست
ویژگى هاى متمایز کننده ش هم اینه که از مادرش خیلى صحبت میکنه و علاقه ش به مادر نمود داره توى صحبتاش.
٣. زینب (کتى): در بخش پنجم وارد داستان میشه. دوست حسین. دختر مرتضى و معصومه.
ویژگى هاش: تکه کلام هاى "مى زنگم" و "مى بوقند" و امثالهم. علاقه به پدر در متن صحبتهاش مشهوده
٤. مرتضى: در بخش ششم وارد داستان میشه. شاعر و نویسنده. پدر زینب (کتى). همسر سابق معصومه. همسر فعلى نرگس
٥. نرگس: در بخش هفتم وارد داستان میشه. همسر فعلى مرتضى
٦. على: در بخش دهم وارد داستان میشه. پدر محمود. رئیس پایگاه بسیج محل
٧. امیر: در بخش یازدهم وارد داستان میشه. همسر عاطفه. دوست دلارام. دوست حسین.
٨. مجتبى: در بخش ١٥ وارد داستان میشه. نوازنده و آهنگساز. دوست و همکار حسین. عاشق زینب. معشوق نیوشا
ویژگى ها: تمایلات همجنس گرایانه. علاقه به خودکشى
٩. دلارام: در بخش ١٦ وارد داستان میشه. معشوقه امیر. دوست مریم.
ویژگى ها: دختریه با روحیات پسرانه. تکه کلام "فیلان" بجاى "فلان"
١٠. مریم (ستاره) : در بخش ٢٠ وارد داستان میشه. معشوق دلارام. عاشق نیوشا
داراى تمایلات همجنس گرایانه
١١. محمود: در بخش ٢٥ وارد داستان میشه. برادرزاده مدیر انتشارات میعاد. عاشق زینب. پسر على
١٢. شاهرخ: در بخش ٢٦ وارد داستان میشه. نفوذى اطلاعات. دخترباز. عاشق نیوشا
١٣. نیوشا: در بخش ٣٨ وارد داستان میشه. عاشق مجتبی. معشوق مریم. معشوق مقطعى شاهرخ

یک راوى هم داریم که بیشترین نقشش
در انتهاى داستان هست و تکلیف هر شخصیت رو توى یه بخش خاص روشن میکنه.
همونجور که دیدین داستان خیلى پیچ در پیچ و گیج کننده ست و اگه نتونین درست بخش بندى کنین ممکنه متوجه نشین چى به چیه. پیشنهادم اینه که حتما بغل هر بخش بنویسین این بخش متعلق به کیه و گفتگو بین چه کسایى داره رخ میده. اگر نسخه چاپى کتاب رو دارین که هیچ ولى اگر ندارین من نظرم اینه از فایل پرینت بگیرین و سیمى ش کنین و بخونین.
و در ابتداى رمان هم میتونین یه شجره نامه ( دقیقا مثل صدسال تنهایى مارکز) بکشین و ارتباطات رو مشخص کنین.
کتاب تلخ ولى عالیه.



۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۷:۴۴
کامل غلامی