آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

خدا زیادترشون کنه

يكشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۰۸ ب.ظ

امروز ساعت ۶غروب بود که داشتم به سرعت خودم رو به خوابگاه می‌رسوندم تا پوستر اکران عمومیِ تئاتر دانشگاه رو به یکی از بچه‌ها تحویل بدم و بعدش به جلسه‌ی نشریه برسم که دانش‌آموزِ پارسالم رو دیدم. خیلی خوشحال بود که منو دیده بود ولی من برام یجورایی علی‌السویه بود حقیقتا. پرسیدم ازش که «رشت چه می‌کنی؟» گفت «دانشگاه می‌رم دیگه! دولتی. زیست مولکولی» بدون اینکه منتظر باشه چیزی بگم گفت «انتخاب رشته شما گرفت دیگه. اصلا فکر نمی‌کردم که توی گیلان بتونم دولتی قبول بشم. ولی شدم» گفتم خداروشکر و از اینکه از رشته‌ش راضی بود خوشحال شدم. گفت که توی این مدت آرایشگری هم یاد گرفته و می‌تونه خرج خودش رو دربیاره و چون دانشگاه دولتی هم هست خرج زیادی نخواهد داشت. توی این اوضاع قمر در عقرب همین خبرهای کوچیکِ حال خوب‌کن مارو زنده نگه داشته.



۹۷/۰۷/۱۵
کامل غلامی