آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

336.

جمعه, ۲۳ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۳۰ ق.ظ

مردی به اینکه عشقِ ده زن بوده باشی نیست / مردانِ قدرتمند تنها یک نفر دارند     | امید صباغ نو

اولاش میگفتم نه بابا! همه جور آدم داریم دیگه: خوب، بد، مَرد، نامرد ... اونایی که اومدن رو صورت دختر مردم اسید پاشیدن یه مشت نامَرد بودن ... بقیه که مثل اونا نیستن. این همه آدم داریم تو کشور ... همه که نامرد نیستن. یه روز تو لاین به پُست های یه دختر برخورد کردم. همه اش شکایت بود، از زمین و زمان ... از همه مَردا ... حتی از خودِ خدا ... برگشتم و بهش گفتم "خانم! همه جور آدم پیدا میشه، شما حق نداری همه رو به یه چشم ببینی ، همه رو با یه چوب برونی"  اما وقتی گذشته اش رو واسم تعریف کرد فهمیدم نامرد که نه، پسره لجن بوده! یه دختری رو میشناختم تو اینستاگرام، چند روز درمیون عکس دونفره از خودشون میذاشت و با کلی ذوق و شوق اتفاقاتی که اون روز واسشون رخ داده رو تعریف میکرد. چند روز پیش دیدم همه ی عکس های صفحه اش رو حذف کرده! علتش رو که پرسیدم فقط یه چیز گفت :" حالم از همه تون بهم میخوره!" بعضی از رفیقام تو لیست مخاطباشون اسم آموزشگاه های مختلفی رو ذخیره کردن : گاج، قلم چی، گزینه2 و ... از یکیشون پرسیدم تو که دانشگاه میری، دیگه شماره ی قلم چی رو میخای چیکار؟! برگشت گفت :"دیوونه! این شماره اون دختره اس که باهام قلم چی کلاس میومد! این یکی هم گزینه2 کلاس میرفتم باهاش ... کامل نمیدونی عجب چیزی !" نمیدونی عجب چیزیه !!! ...  یه مدت هم میهن عضو بودم، یه اتفاقی تو همین مایه ها اونجا هم افتاد. با خودم میگفتم خب دخترا هم مقصرن! به همین راحتی نباید قبول کنی ... خربزه خوردی، پایِ لرزشم بشین! ولی نمیدونستم اونا تو دلشون چی میگذره ... تصور اونا از برقرایِ این رابطه چیه ... پسره تو فکر لای پا بود ، دختره دنبال یه تکیه گاه! حالا نمیگم همه شون، دختر لجن هم داریم ... اونا بالاخره یه روزی نتیجه کارشون رو میبینن ... پسرا با حذف یه شماره برمیگردن به اوضاع سابق ولی دخترا میشکنن ... خُرد میشن ... اوضاعشون خوب نمیشه ... نمیشه مثلِ سابق! بفهمین ... بفهمیم !


 + همین


۹۳/۰۸/۲۳
کامل غلامی