آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

205.

يكشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۳۹ ب.ظ
خوابش نمی برد. بالشش را بغل کرده بود. می خواست هر طور شده بخوابد. باید صبح زود بیدار میشد ...فردا تشیع جنازه دخترش بود .
۹۳/۰۵/۲۶
کامل غلامی