آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

خودمرگی!

يكشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۷، ۱۰:۵۶ ب.ظ


مدرسه ابن سینا


2 سال بود که برای کنکور میخواند. ولى دیگر کم آورده بود. میرفتم کمی دلدارىاش بدهم ولى منى که خودم زخم خوردهى آن لاکردارِ حالخرابکن بودم کجا و دلدارى کجا؟ بیشتر شبیه جوک بود در واقع. تنها حرفى که به او زدم این بود که «تهش همین کنکوره که آیندهتو میسازه. چه بخوای چه نخوای» و او هم با جملهى  «گوه توی آیندهای که با کنکوره!» کلام را خیلی قاطع خاتمه داد. می‌گفت که متنفر است از این درصدها. می‌گفت ناحقاند. میگفت متنفر است از 4 ساعت نشستنها و آزمون دادنها. شبیه جنگ میمانست. میگفت متنفر است از 13 ساعت درس خواندنها. میگفت خودزنی است. راست میگفت. قبول داشتم تمامی حرفهایش را. باید قبول میکردم که یک جوانِ 18 سالهی بیاعصاب حق دارد که اینقدر مهاجم گونه برخورد کند. کسی که توی مدرسه حتی یاد نگرفته برنامه داشته باشد، یاد نگرفته مدیریت یعنی چه، یاد نگرفته که «قرار نیست زیست و شیمی و ریاضی و فیزیکو باهم بالای 80 بزنی تا بتونی توی ادامه زندگیت موفق باشی» کسی که حتی درست درس خواندن، درست اندیشیدن و درست صحبت کردن را در خانه دومش - یعنی مدرسه - یاد نگرفته، باید هم بگوید  «گوه توی آیندهای که با کنکوره!». کمی به خودم و دنیای خودمان که خیلی هم دور نبود از آن مسائل فکر کردم. یادِ خیلی چیزها افتادم. چیزهایی که بازگو کردنشان اعصابِ خُرده شدهاش را پاره و پوره میکرد. نابودش میساخت. بهش نگفتم. سکوت کردم و نگفتم. نگفتم که ما هم ناحقى زیاد دیده بودیم. ما هم جنگ زیاد کرده بودیم سرِ چیزهای هیچ و پوچ. نگفتم که خودزنىهایمان  باعثِ به فنا رفتنمان شده بود. نگفتم که ما ملتِ ناحقِ خودزنندهاى بودیم که حتى بعد از کنکور و درس و دانشگاه و حتى بعدترش هم هیچ  غلطى نتوانستیم بکنیم. نگفتم که ملتى بودیم  که تهش و در بهترین حالت از یک دخمه در آمدیم و وارد یه دخمه بزرگ‌تر و لجنتر و کثیفتر شدیم. نگفتم آن آزمونی که 4 ساعت مینشینی و تست میزنی ممکن است 4 سال بعدی‌ات را به مسخرهترین شکل ممکن رقم بزند و شاید تا 40 سال هم دست از سرت برندارد. 4 ساعتی که ناعادلانهترین و مسخرهترین و بیشرفترین 4 ساعت دنیاست. اینها را نه به او، نه به هیچکس نگفتهام. امید ندارم وضع بهتر شود. ولی خب میتوانم کمِ کم تلاش کنم تا پخش کنندهی بذرِ ناامیدی نباشم. هرچند کارِ سختیست. کارِ مسخره و سختیست که وقتی بینِ حجمِ عظیمِ حالبههمزنی از قانون زدگیها و مسخرهبازیها قرار گرفتهای، پایت را روی پایت بیندازی و محاسنت را بخارانی و با لحنی که بویِ کثافت میدهد بگویی «درست میشه. درست میشه» نه! درست نمیشود. هیچ چیز خود به خود و الکی درست نمیشود. توی دورهی چندساله ما که درست نشده. هرچند خیلی امیدوار بودهایم. توی دوره ی شما هم درست نمیشود. هر چند که اصلا امیدوار نیستید. و شاید، مرگ از همینجا آغاز میشود.




رایمون نوشت: عکس مدرسه ابن سینا شهرستان لنگرود است. در آخرین آزمون جمع بندی کنکورشان، چند روز پیش



۹۷/۰۴/۱۰
کامل غلامی

کامل غلامی

کنکوری

نظرات  (۱۴)

نه اون ۴ ساعت عادلانه است. نه همه چیزی هایی که بعد از اون اتفاق میوفته. از استادی بگیر که بر اساس قیافه نمره میده تا بگیر برو بالا
موقع کنکورم میگفتم چار ساعتی که براش کم کم ۱۲ سال زحمت کشیده باشی و بخواد آینده اتو بسازه مزخرفه.
حالا که از اون مرحله گذشتم میگم کلا زندگی مزخرفه
پاسخ:
هر چی بیشتر هم پیش میریم یهو برمیکردیم و میبینیم داریم مزخرفتر میشیم.
جوری شده که یکیو میخوایم بیاد و کات بده و تمام
بعد بگه همهش فیلم بود. یه فیلمِ مسخره ی درِ پیت
۱۰ تیر ۹۷ ، ۲۳:۳۷ آسـوکـآ آآ
الهی همه شون موفق باشن
من خودم بیشتر از اونا استرس دارم:-(
پاسخ:
واقعیتش اینه موفق هم بشن تهش توی این کشورِ یه زندگیِ واقعیو نمیتونن تجربه کنن. میتونن؟
میدونی انگاری ما عادت کردیم ناعادلانه زندگی کنیم۰انگار یه جورایی دیگه سِر شدیم۰
من دو سه سالی که پشت کنکور لعنتی بودم بدترین سالهای عمرم بود چون به بدترین شکل ممکن قرار بود توی چندساعت آینده ی من مشخص شده با چندتا تست مزخرف ۰۰۰
درد داشت وقتی دیدم دوستای پولدارم وقتی دیدن نمیشه خیلی راحت رفتن و رشته ی دلخواهشون رو خارج از کشور خوندن و حالا اینجا دارن معادل سازی میکنن توی دانشگاه های دولتی خوب  در حالی که من مثلا !!! شاگرد اول کلاسشون بودم و نرسیدم جایی که اونا رسیدن۰۰۰
حرف بسیار است و دردی دوا نمیکنه ولی امید تنها دارایی ماست۰۰۰
پاسخ:
این موضوعی که گفتی رو با پوست و استخونِ خودم چشیدم کلا
دانش آموزی که تراز قلمچیش 4200 بوده الان داره دندون پزشکی میخونه توی یکی از کشورهای اروپایی!
خرابه وضع. خراب
من توی دانشگاه با دانشجوهای علوم‌پایه و مهندسی سر و کار دارم. مهندسی هایی که حتما  درصدای بالاتری از علوم پایه ها زدن که حالا  لقب دهان پرکن مهندسی رو یدک میکشن. ولی دریغ از یک کلمه سواد. همه انگار بعد کنکور دکمه شیفت و دلیت رو زدن و خلاص.
شکایت که میکنی میگن اینا مگه به چه دردمون میخوره که نگهشون داریم تو ذهنمون.
تو دلم میگم خب لا مصب همینایی که الانم میخونی واقعیتش هیچ به دردت نمیخوره پس چرا پاری عمر و جوونیتو صرفش میکنی؟ 
بیچاره ها هنوز امید دارن اون مدرک کاغذی که بعد چارسال بهشون میدن واسشون شغل و آب و نون بشه. نمیدونن بالا قبری که گریه میکنن توش مرده ای نیست.
پاسخ:
وضعیت مهندسی که واقعا خراب شده. دیگه همه مهندسن :دی
همه حرفاتون به کنار ولی این جمله: «تهش همین کنکوره که آینده‌تو می‌سازه. چه بخوای چه نخوای» 
چرا این جمله رو بهش گفتین؟ به نظرم درست نیست.
پاسخ:
غیر از اینم هست واقعا؟ آدمِ با دیپلم الان چه وضعیتی داره توی جامعه؟
همیشه دنبال یه استعداد تو خودم بودم که بتونم بدون کنکور دادن و رتبه خوب آوردن و دانشگاه فیلان رفتن آینده‌مو بسازم؛ ولی حیف که استعدادم تو همون ریاضی و فیزیک و اینا بوده و هست و البته فوتبالم هم خوبه ولی خب فوتبالیست شدن ونهم برای منِ دختر تو این مملکت که نشد کار و منبع درآمد :| در نتیجه سعی میکنم نشنوم این ناحقی‌هایی که توی کنکور میشه و به خودم میگم اگه من تلاشم رو در حد متوسط و معقول کنم (یعنی خودمو‌ نکشم :/ ) قطعا رتبه خوبی هم میارم :)
پاسخ:
فوتبالت خوبه؟ آفرین بهت. ادامه ش بده حتما بنظرم. (حالا نه اینکه به عنوان منبع در آمدها. نه. همینکه اون همه مدودیت نذاره از علاه دست بکشی خودشه نشون دهنده اینه که قوی هستی)
قطعا رتبه خوبی میاری :)
تا بوده همین بوده... بعد از اینم قرار نیست درست بشه انگار
پاسخ:
شایدم نجات دهنده مُرده است
۱۱ تیر ۹۷ ، ۰۷:۰۸ آسـوکـآ آآ
نه
تاثیری نداره
فقط شاید بتونن راحتتر برن یه جای دیگه دنبال آرزوهاشون
پاسخ:
یجایدیگه ... خیلی تلخ و سخته ولی به نظر می ارزه ...
حیف عمر نیست تلف این "نشدن" های هجده سالگی بشه؟ 
آدم اگه توی هر چیزی نامحدود باشه، برای فیزیک و ریاضی و شیمی، ظرف داره به هر حال... یه وقتا اصرار و سال به سال منتظر موندن جز همین دلسردیایی که نوشتی چیزی نمیرسونه.
+موفق باشن همشون! منم کنکور دارم، البته با اختلاف مقطعی :))

پاسخ:
مشکل اینه محدود هم نیست به هیجده سالگی
ما کلا این روزا «نشدن» زیاد دیدیم و شنیدیم

+ موفق باشی ایشالا. بترکونی ^^
فعلا که بخاطر حجم درس‌ها و کارای پژوهشیم اصن وقت ندارم برم دنبالش :(
 نامردا کلی از اول سال تمرین کردیم برا مسابقات، ولی تهش نمیدونم چرا واقعا تیم ندادن برا مسابقات :| 
امیدوارم واقعا ^_^
پاسخ:
ایشالا که میشه ^^
۱۲ تیر ۹۷ ، ۱۶:۳۶ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
خدا به خیر کنه:/
پاسخ:
نمیدونم امیدوار باشم یا نه
الان به نظرتون لیسانسه ها و فوق لیسانسه ها و دکتراها وضعیتشون بهتره؟ اوضاع داغونه کلا
پاسخ:
دقیقن نظر منم از کنکور و تهش همینه. کلا داغونیم
ولی خب یه پسر با دیپلم میدونین که توی سربازی باید چیکار کنه؟ شنیدین ازش در این مورد؟
شب و روز فاضلاب اینور اونور کردنه و مسترا طی کشیدن
خرابه خیلی بیشتر قطعا
جدی میگین؟! نه من نمیدونستم، متاسفم براتون که اصلا مجبورید سربازی برید، البته شوهر من که از دوران سربازیش به شدت راضیه، غیر اون دو ماه آموزشی که شهر دیگه ای بوده، مابقی رو تو شهر خودشون بوده، توی بخش اداری، هر روزم سرویس داشته، با آشپز بخشم دوست بوده، کیف میکرده واسه خودش:||||
یعنی من الان توی خوابگاه وضعیت سربازگونه تری دارم تا دوران سربازی شوهرم:|
پاسخ:
آره. طبق شنیده ها و بعضا دیده ها
شانس آورده پس ایشون :دی
خفن هم شانس آورده
۲۳ تیر ۹۷ ، ۲۰:۲۱ مراباقهوه ی تلخ قجری بنوش
امان ازاین4سال....
پاسخ:
امان امان