آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

روزِ رشت

جمعه, ۱۳ دی ۱۳۹۸، ۱۲:۳۱ ق.ظ

امروز روزِ رشت بود. رشت رو به چند دلیل دوست دارم. مهم‌ترین اتفاق‌های مهم‌ترین دوران زندگی‌م (یعنی دوران دانشجویی) توی این شهر برام رخ داد. آشنایی با آدم‌های مهمی که هنوز هم آدم‌های مهم زندگی‌م‌اند تو کافه‌های این شهر اتفاق افتاد. عشق، نفرت، خنده، اشک و حس‌های متنوع و متناقضی رو توی این شهر تجربه کردم. و گمان کنم هیچ شهری توی ایران نتونه جاش رو بگیره. هیچ شهری نیست که بوی کباب و ماهی و بارون و دریا و هزار عطر دیگه رو یجا داشته باشه. چنین شهری کم پیدا میشه. شهری که یه گروهِ یونیفرمِ نظامی‌پوش با مردم؛ یارِ دبستانیِ من بخونن و دست بزنن کم پیدا میشه توی این مملکت.

 

این ویدئو رو ببنید.

 

 

 

۹۸/۱۰/۱۳
کامل غلامی

نظرات  (۷)

۱۳ دی ۹۸ ، ۰۲:۳۲ پیمان ‌‌

اع، فکر می‌کردم رشتی هستی. کجایی هستی؟

پاسخ:
اصالتن لنگرودی. ۴۰دیقه با رشت فاصله داره

سلام

رشت شهر بسیاری زیبا و در عین حال عجیبیه

خدا رو شکر ایران یه رشت داره

پاسخ:
سلام
شکر واقعن
۱۳ دی ۹۸ ، ۱۰:۴۶ زهرا طلائی

رشت پر از جادو و شگفتیه.

خیلی خیلی دلم برای تنگ شده و می‌تونم براش بمیرم

۱۳ دی ۹۸ ، ۱۲:۲۰ رحیم فلاحتی

خداوندا نگه دار از زوالش ! 

 

 

۱۳ دی ۹۸ ، ۱۳:۰۳ خانم انار

برای خانه به دوشان روزی نیست؟

پاسخ:
همه روزها، شبِ خانه‌به‌دوشان است
۱۷ دی ۹۸ ، ۲۱:۳۶ چنگیز سیبیل

منم رشتو یه جور دیگه دوس دارم عمو 

واقعا دلیلش چیه این عشق دیوانه وار به رشت

آدما... کافه ها... روزای گذشته... عجیبه... 

پاسخ:
کافه‌ها
کافه‌ها
۲۰ دی ۹۸ ، ۰۲:۰۷ پیمان ‌‌

هاااا برر.

بمام تا لنگرود می طالع برگشت.