بند محکومین
کیهان خانجانی
نشر چشمه
چاپ ششم | ۱۳۹۷
۲۲۵ صفحه
۲۸ هزار تومان
نمره: ۱۹ (از ۲۰)
بندِ محکومین در زندانِ لاکانِ رشت میگذرد. با زندانیانی روبهرو هستیم که به خاطرِ گذشتهی بعضا کثیف و بعضا دردناکِ خود، در یک بند و یک کُریدور گرد هم آمدهاند. زندانیای که با شیشهی مربا شکم دیگری را پاره کرده و محبوس شده. زندانیای که عاشقِ پرستارِ کُردِ بیمارستانِ پورسینای رشت شده. زندانیای که بعد از تبعید هیچ چیزش عوض نشده جزلهجهاش. زندانیای که «خان» است و بزرگ. و دختری که یک شب به این بند اضافه میشود و بخش عظیمی از فضای فکری داستان و شخصیتها را با خود همراه میکند. دختری که معلوم نیست کیست! شاید دختره یکجور شرطبندی بود بین خان و آزمان. شاید پرستارِ کُردِ بیمارستان پورسینا بود. شاید زنِ جنوبیِ لیلاج بود. یا شاید عشق ناکامِ یکی از زندانیان. شاید هم دوربین مخفی بود اصلن. اصلن اینها را بیخیال. دختره دختر نبود، پسر بود. شاید!
+ بند محکومین من را یادِ ورقپارههایِ زندانِ «علوی» انداخت. همانقدر دوستداشتنی. همانقدر عجیب و غریب.