آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

۱۰ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است


دستام به نوشتن نمیرن چشمام به خوندن!

۳۰ تیر ۹۴ ، ۱۵:۰۴
کامل غلامی

یه زنِ خوب
 همیشه با شوهرش راه میاد
 حتی
 اگه اون زن مثلِ مامان بزرگم، دوتا از دندوناش از طلا باشن

۲۷ تیر ۹۴ ، ۱۲:۰۷
کامل غلامی
 

 

 

 

میگویند

"کوزه گر

از کوزه ی شکسته

آب میخورد"

چشمانت

ضرب المثل می فهمند؟





 

 

طراح : امیر حسین - | 8harfi.ir


۲۵ تیر ۹۴ ، ۱۶:۵۹
کامل غلامی

 

 

 

 

 

عشق

پرنده ای زخمی بود

رویِ بالکن خانه ای قدیمی

که

با اولین سوزِ سرما

نابود شد





طراح : امیر حسین - | 8harfi.ir |



۲۵ تیر ۹۴ ، ۱۶:۵۸
کامل غلامی


همیشه
 اونی که خودشو به مُردن زده
 زنده مونده!




۲۴ تیر ۹۴ ، ۱۴:۳۲
کامل غلامی



داری از عشقِ این دلِ دیوونه رد میشی
داری بلد میشی، تو داری خیلی بد میشی

 رفتی و یک عاشق شده دنیاش زندونی
 تو میدونستی که بری، تنها نمیمونی

 
از بین مون اینجا یکی هر شب غزل خونه
 اونی که بسته ساکشو هرگز نمیمونه

چشماتو بستی رو به دنیایی که روشن نیست
 تو این جهانِ گنده هیچ جایی واسه من نیست

عکساتو میذارم کنار شمعدونی هام
 تا حس کنم رفتی و حالا من چقد تنهام

 تو رفتی و اومد سراغم قرص و بیداری
 تو رفتی تا من مطمئن شم دوستش داری



#کامل_غلامی



۲۳ تیر ۹۴ ، ۱۰:۳۷
کامل غلامی

 

 

 












 

 

اینقدر

تکرار نشو در نوشته هایم

این نوشته ها را

خیلی ها میخوانند



 

طراح : امیر حسین - | 8harfi.ir |


 

۲۳ تیر ۹۴ ، ۰۸:۴۹
کامل غلامی


من هیچوقت تو دلم هیچی نبوده
همونجوری که تو مغزم !


۲۲ تیر ۹۴ ، ۰۶:۵۳
کامل غلامی



به چشم ِ من که هر دختری
شبیته یک کمی




۰۸ تیر ۹۴ ، ۰۴:۰۷
کامل غلامی


چند وقتی میشود بدونِ من به خرید میروی .. مانتوهایی میپوشی که نه من انتخاب کرده ام و نه دوستشان دارم .. در عکس های سلفی ات جایم را داده ام به خرس پاندایِ سفیدی که چند ماه پیش در روز تولدت خریده بودمش .. چند وقتیست که بدونِ من نفس میکشی .. بدونِ من میخابی .. بدون من بیدار میشوی .. و اینها اصلا چیز خوبی نیست ... چند وقتیست که من دیگر هوایت را ندارم، نگرانت نمیشوم و اصلا نمیدانم کجایی ... دیگر موهایم را شانه نمیزنم و همیشه پیراهن صورتی رنگی که تو ازش متنفر بودی را تنم میکنم . از وقتی رفته ای برای خودم یک عطر تلخ خریده ام -یادم می آید که ظاهرا به عطر حساسیت داشتی- این ها هم نشانه ی خوبی نیستند ... در میان اینهمه نشانه ی بد، باز هم دلم را خوش کرده ام به پیامهای واتس آپمان که زمانی میشد بزرگترین احساسها را پشتشان دید .. حالا من واتس آپم را حذف کرده ام و آخرین بازدید تو هم از آن مال ِ دوماه پیش است ...


۰۶ تیر ۹۴ ، ۰۶:۱۷
کامل غلامی