آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

«ناامید»

دوشنبه, ۲ اسفند ۱۴۰۰، ۰۹:۳۶ ب.ظ

 

هر روزی که می‌گذرد به تعداد آدم‌هایی که ازشان «ناامید» می‌شوم، افزوده می‌شود. و احساس می‌کنم این روزها، بیشتر از قبل آدم‌های اطرافم را ناامید کرده‌ام. دیواری که دارد هی ضخیم و ضخیم‌تر می‌شود و تعداد کسانی که این‌ور ِ دیوار هستند هر روز کم‌تر از روز قبل است. دارم با زندگی‌ام چه می‌کنم؟ نمی‌دانم. کارِ درستی‌ست؟ نمی‌دانم. چقدر باید ناامید شد که احساس رضایت کرد؟ یا چقدر باید ناامید کرد تا خیالت راحت شود؟ جواب هیچ‌کدامشان را نمی‌دانم. واقعن نمی‌دانم. سرم را انداخته‌ام پایین و دارم تلاش می‌کنم دیوارم را بسازم. هرچه مقاوم‌تر و ضخیم‌تر؛ بهتر.
 

۰۰/۱۲/۰۲
کامل غلامی