ترس خوبه!
وقتی بهش گفتیم میترسیم، خندید. جوری که تا نوکِ پامون سردیِ کوچیک شدن رو حس کردیم. سردیِ حقیر شدن رو. گفتیم آره! ما آدمِ ترسویی هستیم. آدمِ حقیری هستیم. از موندن میترسیم. از رفتن میترسیم. از «نتیجه» میترسیم. نتیجهی هر چی. باز خندید. وسطِ ترسیدنامون خندهشو پرت کرد رویِ گردنِ نارنجیرنگمون و گفت «خوبه! ترس خوبه. نشون میده احمق نیستی!»
دقیقا چیزی که همیشه احمق بودنم رو بهم ثابت میکنه، اینه که از هیچی نمیترسم.