ماهیگلی
یک چیزی بگویم در خصوص ماهیگلیهای عید که هر سال اسفندماه برایشان کمپین و دسته گل و عزا و عروسی میگیرند و فتوا میدهند که اینها را نخرید و اگر بخرید فلان هستید و «در قتل عام ماهیها شرکت نکنید» و از این شعارهای رویِ بیلبورد قشنگ. نظرم کاملا شخصیست و میتواند که از بیخ و بن غلط و غلوط باشد.
اول از همه باید توجه کنیم که این ماهی قرمزها در ایران غیربومی محسوب میشوند. یعنی اینطور نیست که اگر ما صیدشان نکنیم بتوانند به شکل طبیعی در دریاهای کشورمان یا دریاچهها تولیدمثل و زندگی کنند. به نوعی این ماهیهای پرورشی با هدفی اینچنینی وارد کشورمان (و البته بسیاری از کشورها)شدند: تزیین و دکور!
یک مثال دیگر شاید بتواند دقیقتر منظور را برساند: قطعِ درختان برای تولید کاغذ و چاپ کتاب و روزنامه، کاری ضدمحیطزیستی محسوب میشود و مخالفت با آن کاملا منطقی و درست است. دقیقا مشابهِ ممنوعیتی که در خصوص صیدِ ماهیها در فصل تخمریزی و تولیدمثل وجود دارد. اما آیا اگر شرکتی بیاید و در ازای قطع چنین درختانی، در فضایی مناسب درخت بکارد، میشود به او ایراد گرفت؟ یا حتی متعالیتر: دقیقا از همان درختهایی که سالیان گذشته کاشته استفاده کند برای تولید کاغذش. مسلما هیچ ایرادی به چنین حرکتی نمیشود روا داشت.
قضیهی ماهیگلیها هم به نوعی مشابه همین درختهاست. عموما و با درصدی قریب به ۱۰۰، فروشندگانِ ماهیهای قرمز در ایام نوروز یا چند هفته پیش از عید مبادرت به پرورش چنین ماهیانی میکنند و یا از استخرهای پرورشدهندهی چنین ماهیهایی خرید و اقدام به فروش میکنند. و از آنجایی که امکان استفادهی غذایی (خوراکی) و صادراتی برای این ماهیها متصور نیستیم به نظر میرسد حساسیتِ غیرمعمول و افراطیای در این خصوص اتخاذ شده. البته نباید از یک موضوع مهم غافل شد. و آن نحوهی نگهداری از این ماهیها چه توسط مردم عادی و چه پرورشدهندههای کلان است. سالانه میلیونها ماهی در همان ۱۵ روز اولِ سال میمیرند. بخشی در استخرهای پرورش ماهی، بخشی حین حمل و نقل و نگهداری در بازارها، بخش عظیمی در خانههایمان و بخشی نیز پس از عید و در رودخانهها و چاهها. به نظر میرسد بهتر است به جای «همه چیز را محدود و ممنوع کردن» به فکرِ «یاد دادن» باشیم. ابتداعا به پرورشدهندگان. از طریق آنان به کلیفروشان. از آنها به فروشندگان جز و بازاریان و در مرحلهی آخر هم هنگام خرید به مردم عادی. نگهداری این ماهی آنقدرها سخت نیست و با یک سرچ ساده در گوگل به راحتی میتوان عمر واقعی را به آنها بازگرداند: ۲۵ سال! به نظر بهتر است با آموزش صحیح و از طریق رسانههای مختلف به جای محدود و ممنوع و حذف کردن، «صحیح و خوب برخورد کردن» را یاد بدهیم. ما ثابت کردهایم که با ممنوع کردن حریصتر میشویم و بیشتر به سوی آن چیز ممنوعه سوق پیدا میکنیم. همچنین ما بارها هم ثابت کردهایم که میتوانیم یکسری چیزها را یادبگیریم!