شور و لعنت شده
این خودمونیم که تعیین میکنیم چجوری باهامون برخورد بشه. چه برچسبی رومون گذاشته بشه و چه مدلی باشیم. وقتی سعی میکنی خودت رو در سطحیترین نقطه حفظ کنی، میبازی. سخت میشه کار و چه بسا تهش دهنت سرویس شه. آبی که خیلی بالا باشه پاکه و شیرین (بارون) و آبی که خیلی پایین باشه هم پاکه و شیرین (چشمه) اما آبی که روی سطح هست و همه میبیننش شوره و لعنت شده (دریا) هرچقدرم وسیع باشه. هرچقدرم غولآسا باشه.
.
.
.
.
رایمون نوشت1: بحثِ بارون شد میخوام یه موضوع جالب و شاید مسخره رو باهاتون در میون بذارم. در خصوص تفکراتِ آریاییها در مورد بارون و علت باریدن قطرههای آب از آسمون. اونا اعتقاد داشتن ابرها گلههای گاوی هستن با پستانهای پُرشیر! اینها هستن که شیرشون رو روونهی زمین میکنن و ما به شکل بارون اونارو میبینیم. وقتهایی هم که بارون نمیاد رو اینجوری توجیه میکنن که توی برخی روزها، یسری ابرهای گاودزد وجود داره که میان و این گاوها رو در خودشون حبس میکنن. برای اینکه این گاوها از زندان آزاد بشن خدای رعد و برق (ایندره) به همراه خدای باد (وایو) به جنگ با ابرها میرن و با غرشهای پیاپی (همون رعدوبرق) باعث شکست ابرها و آزادی گاوها میشن. تا گاوها مجدد بتونن شیرشون رو به سمت زمین روانه کنن!
.
.
.
.
رایمون نوشت2: وقتی بحثِ آریایی و .. پیش اومد با خودم فکر کردم که چی باعث میشه که این حجم از تاریخ، این حجم از دانش و این حجم از فرهنگ یکهو تنزل پیدا میکنه و یا بهتر بگم، کسانی دیگر با فرهنگهایی پایینتر و تاریخی که نداشتن، میان و جاشو میگیرن؟ که یه جایی خوندم طولانیترین سلسلهی ایران (یعنی صفویان) فقط ۲۲۰ سال دوام داشته و منشاش هم ایلی بوده درحالیکه در غرب یک خانواده تا ۱۳۰۰ سال هم سابقهی حکومت داشتن! (کنتها، دوکها و لردها) شاید چنین چیزی (ثبات) باعث حفظ ارزشها و انتقال صحیحش به نسلهای بعد بوده باشه. از طرفِ دیگه وضعیتِ نهادیعه در کشور به نامِ «دانشگاه». این نهاد اونچنان که باید توی کشور [صحیح] شکل نگرفت و اگر هم گرفت به جای اینکه بیشتر تحت تاثیر «منوچهری»ها و «اثیرالدین اخسیکتی»ها باشه، اسیر و گرفتارِ «صادق هدایت»ها و «بزرگ علوی»ها بوده!