آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

۱۸ آبانِ مزخرف | 1

جمعه, ۱۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۳۶ ب.ظ

دیگه حالِ خودمونم نداریم. کلِ روز رو به بطالت توی خونه می‌گذرونیم. گوه توی این زمونه‌ی نامروت که حتی نمیشه توش با بیخیالیِ مریض‌گونه‌مون همه چیو به افلاک بدیم و خودمون باشیم و دنیای خودمون. تلویزیون داره کتاب‌های «گاج» رو تبلیغ می‌کنه. گوه توی این تلویزیونی که جای پخشِ فیلم‌های کیارستمی و فوتبال‌های مارادونا و زیدان، گاج رو تبلیغ می‌کنه. بی‌تربیتم شده باشیم به هیشکی ربطی نداره. آماده شدیم واسه اعزام. اولاش تصمیم گرفته بودیم نریم! ولی الانا دوست داریم پاشیم بریم. زودتر بریم اصلا. هرجا دورتر بهتر. بمونیم که چی بشه؟ چه انتظار از اطرافیون؟ که میمیالن درت و نیشخند می‌زنن و می‌گذرن ازت. بی‌ادب شدیم درست! ولی خب آدمم تا جایی طاقت داره دیگه. تهش مجبوره لش کنه روی تخت اتاقِ داداشش و مفت‌چرخ بزنه توی تلگرام و اینستا. تهش مجبوره با مامانش دعوا کنه. بیاد و کاسه کوزه‌ها رو بشکونه سرِ اونی که هیچ‌جوره مقصر نیست اصلا. که تهش تهِ خیلی تلخیه. تلخ‌تر از تهِ خیار. تلخ‌تر از تستای سختِ کتاب‌های مزخرفِ گاج. تلخ‌تر از داستانای عاشقونه‌ای که تهشون به فراقه. گوه توی این زندکی که تهش همه‌ش تلخه. که تهش همه‌ش فراقه. که تهش همه‌ش مزخرفه!



۹۷/۰۸/۱۸
کامل غلامی