مزخرفى به نامِ کنکور!
توى این حدودا ٦ سالى که در گیر کنکور بودم (٢سال دانش آموز و ٤ سال هم دوران دانشجویى به عنوان مشاور) هر سال یک اتفاق عجیبتر و غیرمنطقى تر افتاد تا ثابت کند اتفاقات بد ته ندارند. از سال ٩٥ شدتش بیشتر شد و رتبه ها عجیب و غریب تر شدند و روحیه و روان بچه ها خیلى خیلى شکننده تر و ضعیف تر.
این اتفاقات به گونه اى شدید و پیوسته رخ داده که انگار دیگر نمى شود کاریش کرد. انگار کلا هیچ چیز دست منِ دانش آموز یا منِ معلم یا من ِمشاور نیست. برایمان تکلیف تعیین مى کنند و مجبوریم بنویسیمش. مجبورمان مى کنند در محدوده اى که تعیین کرده اند بازى کنیم.
اما کارى که مى شود کرد چیست؟ کارى که ما مى توانیم بکنیم تا کمى اعصاب خوردى مان تسکین یابد چه مى تواند باشد؟ صراحتا بگویم: رتبه را بیخیال شوید. و تمام تمرکزتان توى این چند روز روى انتخاب رشته باشید. صرفا به بازار کار آن رشته توجه نکنید. صرفا به علاقه تان به آن رشته هم توجه نکنید. بازار کار و سرمایه توى وضعیت فعلى کشور فرمالیته اند. حتى رشته هاى تاپ هم (صرفا چون درآمدش بالاست) بدون علاقه، پوچ اند!
اول از همه آگاهى تان را از رشته ها بالا ببرید. غرورتان را کنار بگذارید. مشورت کنید ولى تحت تاثیر نباشید. به این فکر کنید که رشته انتخابى تان را حداقل ٤ سال در دانشگاه و کمِ کم ٢٠-٢٥ سال در محیط کار باید تحمل کنید. گولِ تبلیغات دوزارى هاى بى سوادِ انتخاب رشته اى را نخورید. تحقیق کنید. مشورت کنید. ولى نهایتا این خودتان باشید که انتخاب مى کند. خودتان آینده تان را تعیین کنید.
یک موضوعى هم هست در خصوص پشت کنکور ماندن. صراحتا و بدون شک از نظر من (که پشت کنکورى بودم و بسیارى از پشت کنکورى ها را مى شناسم) ماندن پشت کنکور سخت است. خیلى خیلى سخت! و تا کنون به هیچکس توصیه نکرده ام که یک سال بماند و سعى کند و تلاش کند و براى هدفش بجنگد. هرچند جنگیدن توى هر شرایطى ارزشمند است. ولى منطق را هم باید درنظر گرفت. وضعیت کشور و به تبع آن نظام آموزشى، روى هواست! هدفى که امروز ارزشمند است شاید تا ٥ سال دیگر مفت هم نیارزد. نمى خواهم ناامیدتان کنم اما این شرایط را در نظر بگیرید و رشته اى را انتخاب کنید که علاوه بر علاقه کمى هم بازار مساعدى براى کار داشته باشد. در انتخاب رشته مغرور نباشید. کمى توقعتان را بیاورید پایین تا کمتر اذیت شوید.