تاریخ تکرار مى شود
تاریخ تکرار مى شود و مایى که عادت کرده
ایم از تاریخ عبرت نگیریم، دوباره شاهد اتفاقاتى خواهیم بود که چند سال
قبل، با همان تم و همان سبک و سیاق تکرار شده اند. در اسفند ۱۳۷۶، اتوبوسى
که حامل دانشجویانِ شرکتکننده در مسابقات ریاضی دانشجویی بود از اهواز
راهی تهران شد. در حادثهای که پیش آمد، اتوبوس به دره سقوط کرد. شش
دانشجوی ریاضی دانشگاه شریف ،که اغلب از برگزیدگان المپیادهای ریاضی ملی و
بینالمللی بودند، جان باختند. دخترى از این سانحه جان سالم به در برد که
بعدها نامش و نشانش بر قله هاى رفیع علم ریاضى درخشید و اوج گرفت. مریم
میرزاخانی.
و حالا، در دهم
شهریور ٩٦ یعنى پس از گذشت ٢٠ سال از آن اتفاق تلخ که قطعا ضررها و آسیب
هاى جبران ناپذیرى را بر پیکره ى علم ریاضى کشورمان وارد کرد، شاهد اتفاقى
دقیقا به همان شکل هستیم! اتوبوسى حامل دانش آموزان هرمزگانی در داراب
واژگون مى شود.
حادثه اى که در
ساعت 03:58 بامداد در محور داراب - بندرعباس اتفاق افتاد. و تا کنون منجر
به کشته شدن ۱۱ نفر و مصدوم شدن ۳۳ نفر از سرنشینان اتوبوس شد. خبرها حاکى
از آن است که متاسفانه احتمال افزایش فوتی ها وجود دارد.
علت
این اتفاق را که بررسى میکنیم به واقعه اى تکرارى تر مى رسیم: خواب بودن
راننده اتوبوس در حین رانندگى! خواب آلودگى اى که علاوه بر گرفتنِ جانِ
خود، تمام امید و آرزوهاى کودکانى را به گور برد که مى توانستند شاید مریم
میرزاخانى هاى دیگرى باشند. خواب آلودگى مسئولانى که اگر کمى گذشته را
سرلوحه کار خود قرار مى دادند، وضعیت به چنین مسیرى کشیده نمى شد. خواب
آلودگى مردمانى که تاریخ را دوست ندارند و جاى عبرت گرفتن از آن تنها به
چندهزارسال فرهنگ آریایى مینازند و رگ گردنشان فقط براى گفتنِ همین حرف ها
باد مى کند!
بیاید بلند شویم و صورتمان را با آب سرد، خوب بشویم تا خواب آلودگی هایمان از بین برود. که تاریخ، بى رحم تر از این حرف هاست.