574.
روبه روی میز کامپیوتر نشسته ام. در حالیکه کامپیوتر خاموش است. جزوه ی فیزیولوژی را گذاشته ام در جای مخصوص کیبورد و شروع میکنم به خواندن :"هورمونها از نظر ساختار به دو نوع 1.پپتیدی و 2.استروئیدی تقسیم می شوند. تقسیم بندی دیگری از هومونها وجود دارد که آنها را به 4 دسته تقسیم می کند." چهار صفحه از جزوه را می خوانم و حس میکنم دارم بالا می آورم. نه اینکه جزوه بد باشد. نه ... اتفاقا جزوه را یکی از دخترهای خوش خطِ کلاس نوشته. خوب هم نوشته ولی خب ... جزوه را کنار می گذارم. گوشی را بر میدارم و می روم توی پوشه ی Recording آخرین دکلمه ای را که انجام داده ام گوش میکنم. ترانه ای از میثم بهاران را دکلمه کرده ام که آهنگ زیر صدایش هم آهنگی از فریبرز لاچینی است. بعد از اینکه (نمیدانم چندبار) دکلمه را گوش می دهم، گوشی اخطار میدهد که گوش دادنِ طولانی مدت به آهنگ برای شما ضرر دارد. اعتنایی نمی کنم. می روم سراغ دکلمه های علیرضا آذر. "تومور2 / هم مرگ / دودریک" از بهترین دکلمه هاییست که تا کنون شنیده ام. تویِ حال و هوای خودم هستم که گوشی بدون اینکه اخطاری بدهد خاموش می شود. ظاهرا شارژش تمام شده بوده و من متوجه اخطارش نشدم. گوشی را میزنم توی شارژ. جزوه را دوباره میگذارم رو به رویم و فکر میکنم چرا باید هورمونها یکجا دو نوع باشند و یکجا چهار نوع !
امید دارم که هیچکس غیر علاقه هاش مجبور به انجام کاری نشه.