در روضه ی تو چای عجب حالی داشت
عشقِ تو درونِ دل من جایی داشت
عشقی که تمامِ تاروپودش غم بود
عشقی که نشانه ی سبک بالی داشت
در مجلست آمدم که بیمار شوم
زنجیر، عزاداریِ بیماری داشت
نامِ تو کلیدِ هرچه آبادانیست
بی نامِ تو شهرم همه ویرانی داشت
ذکرِ تو که بر سرِ زبان ها باشد
دیگر چه کسی نیاز به یاری داشت
گفتیم حسین و آه و افسوسی که
عباس میانِ خیمه ها خالی داشت
ای کاش دو چشمِ تیزِ او بینا بود
ای کاش حرم هوایِ بارانی داشت
بعد از تو عرب به جهل خود برگشتند
بعد از تو عرب نشانِ رسوایی داشت
بعد از تنِ بی سرت حسینی شده بود
هر ضد حسین، اگر که بیداری داشت
دوریم ز کربِ پُربلا .. غمگینیم
شاعر چقَدر تصوری واهی داشت
دوریم ز کربِ پُر بلا .. عیبی نیست
نزدیک شدن به تو مگر کاری داشت ؟
#کامل_غلامی