آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

۱۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

کاپیتان

امروز به شکلی کاملا رسمی از زندگی‌ام حذفش کردم. چیزی که نه او می‌خواست و نه خودم. اما ظاهرا دیگر نمی‌شد کاریش کرد. به قول گفتنی «صلاح نبود» یا چه می‌دانم. وضعیتِ عجیبی پیش آمده بود که نمی‌شد با هم ماند و با هم خندید و این تیم را به سامان رساند. «کاپیتان» را حذف کردم و نام و نام‌خانوادگی‌اش توی گوشی ایم سیو شد. هایلایت‌های توی اینستاگرامم را که به نامش زده بودم، پاک کردم. چت‌هایم توی تلگرام و واتس‌آپ را دیلیت کردم و تمامِ خاطره‌هایش عجیب استخوان‌هایم را سوزاند. نمی‌دانم این حکمتِ لاکردار چیست که باید بدان تن داد و نباید زیاد پاپیچش شد و مخالفش اقدام کرد. نمی‌شد که بیش از این با هم باشیم و او بشود کاپیتانِ زندگی‌ام. باید برای خودم یک کاپیتان انتخاب می‌کردم. یا شاید حتی خودم می‌شدم کاپیتانِ این تیمِ تک نفره. شاید «مَمَد» راست می‌گفت. شاید کاپیتانی که انتخاب کرده بودم راه و رسم بازی را نمی‌دانست. که وسطِ فصل گذاشت و رفت. باید بازوبند را به بازوی خودم ببندم. حالا باید علاوه بر اینکه به سمت دروازه‌ی حریف گام بر می‌دارم باید مواظب دروازه خودم هم باشم تا گل نخورم!
۳ نظر ۰۹ اسفند ۹۷ ، ۲۱:۱۰
کامل غلامی