وقتی سفره ی ناهار ساعت 12.5 چیده میشه و جمع کردن میرسه به ساعت 3.5 بعدظهر
یعنی ماها به اندازه ی کافی از هم دور شدیم ..
در روضه ی تو چای عجب حالی داشت
عشقِ تو درونِ دل من جایی داشت
عشقی که تمامِ تاروپودش غم بود
عشقی که نشانه ی سبک بالی داشت
در مجلست آمدم که بیمار شوم
زنجیر، عزاداریِ بیماری داشت
نامِ تو کلیدِ هرچه آبادانیست
بی نامِ تو شهرم همه ویرانی داشت
ذکرِ تو که بر سرِ زبان ها باشد
دیگر چه کسی نیاز به یاری داشت
گفتیم حسین و آه و افسوسی که
عباس میانِ خیمه ها خالی داشت
ای کاش دو چشمِ تیزِ او بینا بود
ای کاش حرم هوایِ بارانی داشت
بعد از تو عرب به جهل خود برگشتند
بعد از تو عرب نشانِ رسوایی داشت
بعد از تنِ بی سرت حسینی شده بود
هر ضد حسین، اگر که بیداری داشت
دوریم ز کربِ پُربلا .. غمگینیم
شاعر چقَدر تصوری واهی داشت
دوریم ز کربِ پُر بلا .. عیبی نیست
نزدیک شدن به تو مگر کاری داشت ؟
#کامل_غلامی
طرح ولایت، تور مشهد، راهیان نور هی روضه میخوانیم در سوگ عمیقی که ... از بخیه های پاره ی زخمی دیالکتیک تا "امریکن پای" و "خداحافظ رفیق" - ی که ... ما قابلیت های فوق العاده ای داریم یک مورد اینکه: ما نخورده بیشتر مستیم با جنتی هم میشود جک های خوبی ساخت دنیا بخوابد، ما که بیداریم، "ما هستیم" با ریش، با ریشه، به هر نحوی که شد بردند با جعبه هم بردند، قدری دیر پی بردیم از کوی دانشگاه تا کرسنت و مک فارلین - ما از خودی گل های بعضا بدتری خوردیم نسل "روانی چادرت رو از سرت بردار" نسل "پسر جون دوره ی اندیشه برگشته" نسل برنزه، نسل ویسکی، نسل همخوابی "ممد" نبودی شهر ما آزادتر گشته
یک روز با این هایی و یک روز با آن ها رندی که از تخریب میترسد بلاکش نیست سرباز باید پشت دشمن را بلرزاند شطرنج جای مهره های اهل سازش نیست
#مرتضی_عابدپور_لنگرودی | وبلاگ 21 تیر