345.

پسر کریس رونالدو "پسر کریس رونالدو بودن" رو انتخاب نکرد، منم "پسر بابام بودن" رو انتخاب نکردم ما با هم هیچ فرقی نداشتیم !

344. اون ته مه هآ !

بعضی چیزا، همیشه توو دورترین نقطه ی شهر ساخته میشن ، مثل مدرسه های پسرونه !

343.

من یک بلاگر حرفه ای نیستم! بخاطر همین نیازی نمیبینم در قالب وبلاگم تغییر ایجاد کنم تا بقیه بفهمند حرفه ای بودنم را ! چون حرفه ای نیستم می توانم یک مطلب کپی شده در وبلاگم قرار دهم و زیرش بنویسم این مطلب کپی شده - بدون هیچ مشکلی! - حرفه ای نیستم بخاطر همین نیازی ندارد به کامنت های 70 - 80 نفر پاسخ بدهم یا از ترس پاسخ دادن به آنها، نظر دهیِ وبم را غیرفعال کنم. حرفه ای نیستم، پس نیازی نمیبینم هر روز وبگذرم را چک کنم ، ترسی از قطع شدنِ نت ندارم ، از کاهش بازدیدکنندگان ... اگر یک ماه هم مطلبی روی وبم قرار ندهم ، میدانم خواننده ی پروپا قرصی پایِ وبم ننشسته ... حرفه ای نیستم بخاطر همین میتوانم به راحتی از هر دری سخن بگویم، از اینکه از روحانی خوشم نمی آید ... از اینکه استقلالی هستم، از اسید پاشی ها ... از مرتضی پاشایی و حتی از شادی (قایقرانِ عضو تیم ملوان که چند وقت پیش هنگام تمرین، غرق شد و جسدش بعد از 11 روز توسط دو ماهیگیر پیدا شد!) از اینکه نانوایی محله مان خوب نان درست نمیکند، تا اینکه آقای جعفری -کسی که برای بوفه ی مدرسه ساندویچ میآورد- چند وقت است داخل ساندویچ ها گوجه نمیگذارد، چون گوجه گران شده! حرفه ای نیستم و راحت تر با دنیایِ مجازی ام کنار آمده ام ... کاری هم با شیرازی ندارم !

342.

یهو میبینی یه پسر حدودا 10 - 11 ساله داره از دور با دوچرخه میآد و روی چرخش 7 - 8 تا نون بربری هست. ازش میپرسی اینهمه نون واسه چی خریدی ؟ شما که کلا 3نفرین ! برمیگرده میگه : 2تاش واسه خودمونه، یکیش واسه مامان بزرگمه ... مهدی بود رفیق مدرسه ام ... باباش مریضه نمیتونه بیاد بیرون،  مهدی هم درس داشت من رفتم واسشون 3تا نون خریدم ... این دوتا هم واسه همسایه مونه ... دید دارم میرم نونوایی گفت واسش نون بخرم.

341. من الآن دقیق شناختم !

دوست و دشمنت رو موقعی که نت نداری بشناس !

340. از اون زاویه معلومه نت ندارم ؟

وزارت ارتباطات عمه داره ؟!