آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

جنگ

چهارشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۱۰ ب.ظ

 

دیروز که توی اسنپ نشسته بودم و در نتیجه‌ی محدودیت‌های گوشی‌های آیفون، نرم‌افزار آپ‌م درست کار نمی‌کرد؛ به راننده گفتم «ایرادی نداره نقد پرداخت کنم». گفت «هر جور عشقت می‌کشه بده دایی! قابلت رو هم نداره». ازش خوشم اومد. برای چی؟ برای همون «دایی»ای که توی جمله‌ش به کار برد. می‌دونین که؟ از این کلمه خیلی خوشم میاد. وقتی پول رو گرفت از داشبورد مایع ضدعفونی‌کننده برداشت و زد به پول‌ها و بقیه‌ی پول رو که داشت بهم می‌داد گفت «اینارو قبلن ضدعفونی کردما». گفتم دمت گرم. خندید گفت «ببین چی شده وضع‌مون». منم خندیدم؛ چون صرفن خواستم باهاش هم‌دردی کنم. گفتم «حالا ما که واکسن زدیم ولی این کاری که شما می‌کنی خیلی خوبه، دستتون درد نکنه». وقتی شنید واکسن زدم عکس‌العملی نشون داد که انگار بهش گفته باشی نوه‌دار شدی! ذوق کرد. خودشم گفت: «خیلی خوشحال شدم. کاش زودتر از شرش خلاص شیم». منم تایید کردم و برای اینکه فکر نکنه با رانت و [چمیدونم] آقازادگی واکسن گیرم اومده، گفتم که توی اتاق‌عمل کار می‌کنم و فیلان و بیسار. یسری تعارفات (تعارفات درسته؟) کرد و هندونه گذاشت زیر بغلم و از کارِ سختمون گفت و گفت «اون‌موقع که توی هیژده‌سالگی خونه رو ول کردم و رفتم جبهه، فک نمی‌کردم کسایی مثل اینا قراره کشور رو دست بگیرن.» می‌گفت «من که از روی اخلاص و اینجور چیزا نرفتم جبهه ولی حق اونایی که خالصانه رفتن بدجوری خورده شده» حس کردم موضوع جالبی می‌تونه باشه. ازش پرسیدم «یعنی چی از روی اخلاص نرفتین جبهه؟» گفت «خواستم از خونه بزنم بیرون. وضع خونه‌مون خوب نبود. نمی‌تونستم تحمل کنم. همه‌ش جنگ و دعوا و .. ». بعد از اینکه از ماشینش پیاده شدم و رفتم سمتِ کلینیک، به خودم گفتم که حق داشته. جنگِ جلوی دشمن، خیلی بهتر از جنگِ توی خونه‌ست. حداقلش اینه که توی اولی اونی که باهاش می‌جنگی دشمنته!

 

۰۰/۰۲/۰۱
کامل غلامی

نظرات  (۶)

دو جمله‌ی آخر واقعا next level بودن. احسنت!

خیلی جالب بود دایی ! تا به حال چنین انگیزه ای برای رفتن به جبهه نشنیده بودم :)

جنگ توی خونه اون جنگیه که مطمئنی تهش زخمی و کشته میشی حتی اگه فرار کنی

حکایت جهنمه که میگن توش یه مارایی هست که از ترسشون به اژدها پناه می‌بری :)

چسبید.

زیبا بود.