آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

داریم می‌گندیم! داریم می‌میریم!

يكشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۱۸ ب.ظ

داریم می‌میریم


دیدى چقد راحت بود؟ فقط اولش یکم درد داشت. عادت‌کردن رو می‌گم. زیر گوشمون خونده بودن وقتى یاد بگیرى عادت کنى همه چى بهتر میگذره. بهمون یاد داده بودن شلوغ که بکنى ضرر مىکنى. تهشم هیشکى نیست که بیادو طرفت رو بگیره. باید تنهایى درد بکشى توى انزواى خودت. زیرِ گوشمون خیلى آروم گفته‌بودن که «اعتراض نکن، تو یه میهنپرستِ غیرتى هستى. فریاد نزن، تو یه جوونِ قوى هستى که آیندهشو میتونه خیلى خوب بسازه.» با همینا خرمون کرده‌بودن. یه یادداشت نوشتهبودن و گذاشتهبودن توى جیبِ پیرهنِ تکتکمون. هر بار نگاش مىکردیم با حسى که مخلوطى از ترس و میهندوستى بود، از اعتراض و فریاد و شلوغ کارى دست مىکشیدیم. 
اما یادمون نبود بالاخره از یه جا نشتى مىده. حواسمون نبود آدما هم تا یه حدى توان دارن و یهو ممکنه آمپرشون بچسبه به سقف. اینارو کسى بهمون یاد نداده بود. بهمون یاد نداده بودن وقتى کسى حقمونو خورد چجورى جلوش وایسیم. بهمون یاد ندادهبودن یه کراواتى هم میتونه دزد باشه. یه قرآنخون هم میتونه فاسد باشه. کسى نبود بهمون یاد بده عادت نکنیم. کسى نبود یقهمونو سفت بچسبه و بگه «عادت کردن ینى مرگ. ینى فلاکت. ینى یه مرداب که هرچقدم آبِ تمیز توش بریزى تهش میگنده! » یادمون ندادن که کمکارى زرنگبازى نیست، حقخوریه! یادمون ندادن حقخورى تهش توى گلومون میمونه. یادمون ندادن گلو فقط واسه نشخوار کردن نیست و گاهى وقتا باید براى گرفتنِ حق به کارش انداخت. درسته ما خودمون هم نرفتیم سمتش تا درست یاد بگیریم ولى خب شرایطش هم مهیا نبود. میدونى؟ سخته که بخواى یه درخت رو روى یه زمینِ سنگى رشد بدى. نمیشه! حتى اگه اون درخت قوىترین درخت باشه. ما خیلی سعی کردیم قوی بمونیم ولی دیگه داریم کم میاریم. داریم میگندیم!


رایمون نوشت1 : دلار از 10هزارتومن گذشت.
رایمون نوشت2 :عکاس را نمیدانم.


۹۷/۰۵/۰۷
کامل غلامی

نظرات  (۶)

به معنای حقیقی ما جمعی از بخت برگشتانیم
پاسخ:
نجات دهنده هم که مُرده است دیگه
۰۷ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۲۸ معلوم الحال
به ف** رفتیم :((

پاسخ:
بدجور. به افلاک
معین دهاز قشنگ گفت:
کاش یکبار هم 
ما شکوفه میدادیم
ما که این همه هرس شده‌ایم...


پاسخ:
ما توی همین فکر بزرگ شدیم. اصلا بلد نیستیم شکوفه دادنو
از بس هیچی نگفتیم فکر میکنن هیچی حالیمون نمیشه و هر غلطی دلشون میخواد دارن میکنن! اینهمه به فکر بخور بخور بودن بی سابقه‌ست! قانون‌هاشون رو هم نگاه کنی میبینی برای راحت‌تر رانت خورد خودشون گذاشتن! 
دیشب به خانواده گرام داشتم میگفتم که ما تو این مملکت انتخاب میکنیم کیا بیان بخورن نه کیا بیان کار انجام بدن برامون!! 
پاسخ:
نمیدونم تهش قراره چی بشه. چقدر بی آینده ایم ..
نمیشه هیچ تصور خوبی از آینده داشت.. نمیشه برنامه‌ریزی کرد.. نمیتونی رویای داشتن چیزی رو در اینده داشته باشی و براش تلاش کنی چون روز به روزازت دورتر میشه.. به شخصه رویای داشتن یه ماشین درست حسابی رو داشتم، اما الان پرایدم نمیشه خرید دیه :| تازه همین پرایدم اگه الان خریدی خریدی وگرنه دو روز دیه باید به فکر خرید فرقون باشی به‌جاش :|||||| 
پاسخ:
روضه نخون :(((( اصلن زندگی مون شده روضه
[از منبر پایین می‌آید] D: 
پاسخ:
:دی