آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

قمه‌کِش!

پنجشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۳۵ ق.ظ


اتاق عمل بیمارستان پورسینا


بهخاطرِ نبودِ بیمار، از درِ اتاقعملِ ٣ جراحى زدم بیرون تا ببینم بقیه اتاقها وضعیتشون چهطوره و عملشون شروع شده یا نه. مربیهاى کارورزىها براى جلوگیرى از شلوغ شدنِ بیش از اندازهى اتاقعملها و پیشگیرى از غرزدنهاى جراحها، گروهها رو تقسیم میکنن تا هر اتاق‌عمل فقط یه دانشجو توش باشه و فضاى اتاقعمل زیادى شلوغ نشه. از شانسِ من اتاقعملى که توى بیمارستان پورسینا مجبور به تحملش بودم تقریبا یه فضاىِ ٣ در ٥ بود. جاییکه واقعا براى یه اتاقعمل استاندارد کوچیکه. همینکه پامو از درِ اتاقِ ٣جراحى گذاشتم بیرون دیدم یه نوجوون روى ویلچر نشسته و منتظره تا بیاد داخلِ اتاق. کارشناس بیهوشى (که از قضا مربىمون هم بود) بهش تذکر داد که پاش رو روى زمینِ آلودهى راهرو نذاره. اونم با اکراه قبول کرد. رفتم و زیرپایىِ مخصوص ویلچر رو براش درست کردم و پاهاى لختش رو گذاشت روى پایهى فلزىِ ویلچر و بدون اینکه تشکر کنه با نگاهی منتظرانه به اتاقِ ٣ جراحى خیره شد. بعد از اینکه وارد اتاق شدیم متوجه شدم کفِ دست چپش به خاطرِ چاقوکشى آسیب دیده. ظاهرا با قمه زده بودن به دستش. همینکه روى تخت دراز کشید با حالتى طعنهآمیز و خیلى آروم گفت «اینجا شبیه همه چى هست جز اتاقعمل!» راست میگفت. براى اولین بار بود که با یه قمهکش همنظر بودم!
خوابید و داروى بیهوشى
ش رو بهش زدیم و لوله گذارىش هم انجام شد و جراحش اومد سرِ عمل. از وضعیتش خبر داشت. میگفت توى حیاطِ بهزیستى با رفیقش دعواش شده و اون با قمه زده به دستِ این و اینم با قمه اون یکى رو مجروح کرده. رفیقش هم توى اتاق جراحىِ بغل خوابیده بود تا عملش انجام بشه.
با وجودی
که ١٧سال بیشتر نداشت ولى هیکل تنومند و بزرگى داشت و لولهاى که واسش گذاشته بودیم براى یه مرد بالغِ ٣٠ ساله استفاده میشد. خیره شده بودم به صورتش که با باند و چسب احاطه شده بود و توى این فکر بودم که این سرنوشتِ ناخوب میتونه تقصیر کى بوده باشه؟




+ خاطرات بیمارستانی رو توی ردیفهای «لابهلای سوژههای بیمارستانی» بیارم از این به بعد؟ خیلی کم از بیمارستان نوشتم واستون. بنویسم؟


۹۷/۰۳/۲۴

نظرات  (۷)

۲۴ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۱ صـــا لــحـــه
لطفا هم بنویسید از بیمارستان و هم احساستون رو از بودن توی اون محیط بگید
پاسخ:
چشم. از این فضا خیلی کم گفته بودم توی وبلاگ
آره جالبن 
بنویسشون
پاسخ:
اوم حتما
تقصیر خیلی ها، خودش،خانواده،جامعه و ... عموما توی یه اشتباه فقط یک‌نفر مقصر نیست بلکه سلسله دلایل و عوامل عاملش هستن.
+حتما بنویسید، ما هم میخونیم، هم از تجربیات استفاده میکنیم هم بیشتر با محیط‌های شغلی و مشکلاتشون اشنا میشیم‌.
پاسخ:
اوهوم. میشه بصورت تجمعی همه مشکلا و یهو میاد سراغ یکی
+ ایالا کمِ کم هفته ای یه پست این مدلی میذارم
بهش می گفتی بره یه قمه به عمو اختلاس گرها بزنه که علوم پزشکی گیلان  رو بدهکارترین علوم پزشکی کشور کردن تا پول رسیدگی به اتاق عمل و اینها نباشه :) 
به نظرم نمیشه تهش فهمید دقیقا تقصیر کیه.. یه طیف زنجیرواره پدر مادر بد هم خودشون پدرمادر بدی 
داشتن حتمااااا.... یا ژن های بدی که تو جغرافیای بدتری به دنیا میان باعث میشه زودتر بروز کنن... 
یا خوب هایی که بد میشن تو شرایط سخت.... ولی تنها کاری که از دست شمایی که ممکنه موارد اینچنینی زیاد ببینی و کارشون رو انجام بدین برخورد درست بدون قضاوت و انسان گونه است... 
شما راجع به همه چیز قشنگ مینویسی چه بیمارستان و..... ::) 
پاسخ:
جالبیش این تازگی جایزه گرفتنه ع.پ گیلان بخاطر مسائل مالی :))))
اصلن خیلی خوبیم ما
آره. تمومِ تلاشم خواهم کرد که جوری با بیمارا برخورد بشه که فقط بعنوان یک بیمار دیده بشن
نه قمه کش یا دکتر
۲۴ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۴۰ چنگیز سیبیل
بیا  بگیر ما رو بزن :|
(اشاره به اون جمله بالای کامنت دونیت داره که میگه حرفتو بزن:/ )
من با قالبتم مشکل دارم اصن یکی از دلایلی که وقتی به روز میشی رقبت نمیگنم بیام همین تم سیاه سفیدش:|
الان حتما میگی مشکل داری که داری
منم میگم احترام سیبیلامو داشته باش:|
و اما پست : سوال اساسی اینه که قمه تو حیاط بهزیستی چیکار میکنه؟!؟!


پاسخ:
من ساده با شما برخورد میکنم خب. حرفتو بزن پس :))
دیگه ببخشید کج سلیقگی مارو
عمریه توی این وبلاگ سیاه بودبم
سوال خوبیه ولی خب همونطور که همه جا هست توی جیب اینا هم بوده. تا قبلِ 18 سالگی که اونجا هستن دیگه تفتیش نیمشن هر روز

۲۴ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۵۸ چنگیز سیبیل
اع پس از خاکی بودنت :)
چون بخشش از بزرگانه بخشیدم😀
مگه قمه تو جیب جا میشه؟!؟  قمه بزرگتر از این حرفاستا :/
باید برم سرچ کنم قمه جیبی :))
پاسخ:
آره. مرسی مرسی
قمه سایزهای مختلف دارد و جیبیاشم توی جیب و خشتک!!! جا میشه:))
عه؟؟؟ از کی جایزه گرفته؟ :)   
خودشون و به خواب زدن با این که از مشکلات خبر دارن 
برام جالبه اگه ماها هم تو اون جایگاه قرار بگیریم اینجوری میشیم یا نه  
چون سیستم خرابه آدم سالم دووم نمی اره یا نهایتا کاری ازش بر نمیاد
اصلا از کجا معلوم سالمیم :)
قمه کش های اصلی درواقع اینا هستن فقط اسم و نوعش فرق میکنه 
پاسخ:
والا دقیق نمیدونم. ولی فک کنم در سطح دانشگاه های علوم پزشکی کشور بوده. از وزارتخونه
منم دقیقا بارها با خودم فکر کردم که آیا امکان داره منم بشم شبیهون. و متاسفانه فکر میکنم میشیم شبیهشون