آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

منتظرانِ سکوت!

سه شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۶، ۰۲:۴۸ ب.ظ




دردناک است که اجتماعى، جوگیرانه و بدون آگاهى، مذهب و یا شخصى را معبود خود مى پندارند و این جمعِ جوگیرمآب دورِ هم جمع مى شوند و بدون اینکه در خصوص آن سانحه، اتفاق و یا تنش اطلاع درست و دقیقى داشته باشند شروع مى کنند به اظهار فضل نمودن.

گروهى جو مى گیردشان و حاتمى کیا را مى گیرند زیر توپ و تشرهایشان و تهمتِ دربارى بودن بدان مى زنند، درحالیکه شاید اصلا تا به حال ٤تا فیلم از وى ندیده باشند. و گروهى دیگر (که اتفاقا و دقیقا حتى ٤تا فیلم از حاتمى کیا ندیده اند) مى آیند و هى پشت هم او را ستایش مى کنند و لقب هاى چنان و آنچنان به وى مى دهند

گروهى جوگیرمآب تر از گروه نخست مى آیند و على کریمى را بت مى کنند و جورى راجع به وى حرف مى زنند که انگار تا دیروز در مقامِ حقوقىِ باشگاه هاى ورزشى چندین پست و مسند تغییر داده اند و حالا مطالبه گر و دادخواهند. در حالیکه از فوتبال تنها همین را مى دانند که "به على کریمى مى گویند جادوگر و به عابدزاده مى گویند عقاب آسیا و استقلال شیش تایى است"!
طى یک جمله ى تند و ضایع کننده حالشان دگرگون مى شود و آن تکه ى فیلم را بر مى دارند و به همه نشان مى دهند و این شلوغ کارى را خوب و قشنگ و دادخواه منشانه عنوان مى کنند. در حالیکه همین گروه در جوابِ گرانىِ تخم مرغ، ترجیح دادند به جاى تحریم و امتناع از خرید، میزان خریدشان را دوبرابر کنند! گروهى که به تعبیرى "منتظرانِ سکوت"ند و نهایت کارى که مى کنند و بدان مفتخر نیز هستند هشتگ زدن هاى عدالت خواهانه توى اینستاگرام آن هم با آیدى فیک است!

گروه سوم هم که از خیلى سال پیش این جوگیرى را در نطفه شان دارند و در حالیکه توى گروهِ تلگرامىِ عمه ناهید اینا از "این کشور دیگه جاى موندن نیست" حرف مى زنند و هر هفته تورهاى آنتالیا را چک مى کنند، همیشه در راهپیمایى هاى ملى - مذهبى حضورى چشمگیر و باشکوه دارند و سلفى هایشان مادیان را به شیهه وا مى دارد.

"جوگیرى" به علاوه ى عنصرِ خطرناکِ "نادانى" معجونى از ما ساخته که اگر تاریخ پرفراز و نشیب کشورمان را مطالعه کنیم در مى یابیم نه فلان پادشاه عامل از دست دادنِ فلان سرزمین هایمان شد و نه بهمان وزیر  بهمان عهد نامه را امضا کرد.
این خودمان بودیم که نادانى مان چون سپرى قوى جولان گاهى براى سوء استفاده ى اشخاصى شد تا به ریشمان بخندند و برایمان تصمیم بگیرند. این ما بودیم که جوگیرى هاى مقطعى مان موجى پفکى به وجود آورد و به جایى نرسید. موجى که در عرض چند ثانیه خوابید. چنان خرس در شب هاى زمستانى!
این ما بودیم که عهدنامه ترکمنچاى را امضا کردیم نه فتحعلى شاه قاجار.  معاهده فینکنشتاین را ما با دستان خودمان به روسیه تقدیم کردیم، نه  عسگرخان افشار. این ماییم که مى دزدیم و مى خوریم و بالا مى کشیم، نه بابک زنجانى ها و خاورى ها و کفاشیان ها. چون در مقابل دزدى و بالا کشیدن ها سکوت کرده ایم. سکوتى گوش خراش که حنجره مان را به صلابه کشانده تا کم کم تارهاى صوتى مان فلج شوند. تا براى همیشه لال شویم. تا براى همیشه منتظرانى باشیم از جنسِ سکوت



۹۶/۱۱/۲۴
کامل غلامی

نظرات  (۱)

۲۵ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۲۰ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
وقتی میرزا تقی خان امیر کبیر از وزارت معزول و به کاشان تبعید شد، در کاروانسرایی میان راه، دوستی را دید و  لحظاتی با یکدیگر گپ زدند.  
 امیر کبیر گفت: 
 من ابتدا فکر می کردم که مملکت، وزیر دانا می خواهد؛  
و مدتی بعد به ایـن  نتیجه رسیدم که مملکت، شاهِ دانا می خواهد؛ 
 اما اکنون می فهمم که مملکت، ملتِ دانا می خواهد!! 
پاسخ:
دقیقا