آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

اشتباه

سه شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۰۵ ب.ظ

عاشقت میشمو نمی فهمی
عاشقی یه جنونِ ذاتی بود
تو نباشی چقدر "شیرین"ه
بی تو این زندگی "نبات"ی بود
"دور بودیمو حس نزدیکی
اشتباهِ محاسباتی بود" *

رابطه بینمون ... مناسب نیست
فاصله بینمون ... آره خوبه!
میرم از کوچه های غمگینت
تو همین جا بمون ... آره خوبه!
عشقمون هم که رنگ رنگ شده
مثلِ رنگین کمون! آره! خوبه؟

رفتنت مثلِ رفتنِ جون، نه!
گریه هاتم گلابِ کاشون، نه!
عاملِ ابرای سیاه تویی!
سهمِ من قطره های بارون؟ نه!
فک کنم تیکه ی نچسب منم
بعدِ من حالِ شهر میزون، نه؟

حسِ تلخی که داشتم واسه -
- روزهایِ عجیبِ دوری بود
هر بلایی که اومده به سرم
راه حلش فقط صبوری بود
رفتنت خنده مو عوض کرده
خنده هام یادته چجوری بود؟!

اشتباهی که کرده بودیمو
عشق داره تقاص پس میده
دنیا هر چی گرفت سالم ازت
داره خیلی قناس پس میده
عشق حالا جوابِ ماها رو
با دوتا شاخه یاس پس میده

این دوتا شاخه یاس یعنی تو
دردهای قناس یعنی تو
اشتباهات ایناس: یعنی تو -
- عشق رو اشتباه می دیدی
اشتباهی تقاص پس میدی
هیچ چیزی ازم نفهمیدی

تف به مردی که قیل و قال نداشت
مزه ی زندگی ش نباتی شد
تف به پروانه ای که بال نداشت
عاشقیش یه جنونِ ذاتی شد
تف به جبری که احتمال نداشت
اشتباه محاسباتی شد


*آرین داوودی

#کامل_غلامی

۹۶/۰۲/۰۵
کامل غلامی