آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

« وبلاگ کامل غلامی »

آقای رایمون

و خدا برای هیچ کاری
با ما مشورت نخواهد کرد ...

بایگانی

458. یادش بخیر

شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۳۷ ب.ظ


از اینترنت بیا بیرون

میخوام تلفن بزنم!



۹۴/۰۸/۰۹
کامل غلامی

یادش بخیر

نظرات  (۱۷)

دیال آپ...
همیشه معزل داشتیم...
پاسخ:
هنوزم کم دنگ و فنگ نداره البته
خنده به لبم نشست
الهی که همیشه بخندی
پاسخ:
چاکرم :)
عخــــــــــــــــــــی :)))
پاسخ:
:))
یادش به خیر نه :|
اذیت می کرد خداییش...!
پاسخ:
خداییش
خوندنش باعث شد لبخند بزنم:)
مال زمانیه که من هنو بچه بودمو داداشم مدام این حرفو میشنید:دی
پاسخ:
:)
واسه خیلیا خاطره ی قشنگی داره
۱۰ آبان ۹۴ ، ۱۴:۵۲ شاهزاده شب
و اون صدای تیلینک تیلیک و خش خش و هزارجور صدایی که شبیه دعوای قطعات الکترونیک بود موقع دایل اپ میومد...
پاسخ:
دقیقا .. :)
اوه چقد قار قار میکرد تا وصل شه به دنیای مجازی ,ا ن کارت شارژها ,چقد زود کنار رفت .
پاسخ:
قار قار :))
هنوز صداش توو گوشمه
۱۱ آبان ۹۴ ، ۱۴:۴۳ محمد StigMatiZed
آخ آخ، نصف بلاگرای اینجا قطعا نمی دونن چی گفتی
پاسخ:
خودمم دقیق نفهمیدم چی گفتم :))
۱۱ آبان ۹۴ ، ۲۲:۴۴ میســ سیکــ
چقد خوب بود این پُستت :|
پاسخ:
:)
لبخند گنده واسه یادآوری : )
پاسخ:
:)
۱۶ آبان ۹۴ ، ۲۱:۴۳ یاسین مهدیزاده
یادش بخیر :)
پاسخ:
:)
۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۰:۱۱ آناهــیــ ـــتا
وای نه... این دیالوگ مامانم بود :)))

دیالوگ بابامم این بود که چرا من هرچی زنگ می زنم خونه اشغاله؟؟
پاسخ:
:)))
ممنون ب خاطر این لبخند:)
پاسخ:
:)
۱۱ آذر ۹۴ ، ۲۰:۴۰ مهشاد هاشمی
آخ از این دیالوگ :))
یادمه این اواخر بجای کارت اینترنت از این اینترنت های هوشمند استفاده میکردم. بعد هزینه اینترنت میومد روی قبض تلفن. خلاف سنگین اون زمانم وقتی بود که قبض تلفن اومد و هزینه اینترنت من شونزده هزار تومن بود!
تا یه مدت تحریم بودم کلا :))
پاسخ:
واقعا هم زیاد بود شونزده تومن ، اون موقع ها :))
۱۷ آذر ۹۴ ، ۱۳:۲۲ ثمین سعیدی نیا
هروقت میخاستم مامانم نفهمه که رفتم تو نت اون صدای قیژ قیژ لامصب نمیزاشت
مجبور بودم صدای اهنگو زیاد کنم اما بعد با گفتن همین دیالوگ پستت میفهمید دیگه:|
پاسخ:
:))
تو هم زخم خورده ای پش
۲۱ آذر ۹۴ ، ۲۰:۳۱ ساکن اتاق آبی
یادش بخیر ها. همش به بابام می گفتم =))))))
پاسخ:
:)))
وااای یادش بخیر D :
پاسخ:
;)